بازگشت

ترجمه


[100] -100- و نيز طبرسي با سند از محمد بن سنان زاهري نقل مي كند كه گفت:

امام هادي عليه السلام به حج رفته بود، در برگشت به مدينه يك كرد خراساني را ديد كه نزد الاغ مرده ي خود ايستاده، و گريه مي كند و مي گويد: بار سفرم را با چه حمل كنم؟

به امام عليه السلام كه از آنجا عبور كرده بود گفتند: اين خراساني از مواليان شما خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله است، پس حضرت عليه السلام، به الاغ مرده نزديك شد و فرمود: گاو بني اسرائيل ارجمندتر از من در درگاه خدا نيست، برخي از آن را به مرده زدند و زنده شد. سپس با پاي راست خود به الاغ مرده زد و فرمود: به اذن خدا برخيز، پس الاغ به حركت درآمد و برخاست، و خراساني [خوشحال شده] بار خود را بر آن نهاد و به مدينه آمد.

و هر بار كه حضرت عليه السلام [، از جايي] عبور مي كرد، با انگشتان دست به او اشاره مي كردند، و مي گفتند: اين كسي است كه الاغ خراساني را زنده كرد.