بازگشت

ترجمه


[185] -185- صدوق رحمه الله با سند خود از ابوهاشم جعفري نقل مي كند كه گفت:

مدتي، بسيار تنگدست شدم، خدمت امام هادي عليه السلام رسيدم، اجازه داد و نشستم، فرمود: اباهاشم! شكر كداميك از نعمت هاي خداي سبحان را مي خواهي بجا آوري؟ سر به زير افكندم، و ندانستم چه بگويم، خود آغاز به سخن كرد و فرمود: ايمان را روزيت كرد، و با آن بدنت را بر آتش حرام كرد، و عافيت را روزيت كرد تا بر طاعت ياريت رساند، و قناعت را روزيت كرد تا آبرويت را حفظ كند، اباهاشم! به اين سخنان آغاز كردم، زيرا گمان بردم مي خواهي از كسي كه اين همه نعمت به تو داده شكوه كني، دستور دادم كه صد دينار به تو بدهند، آن را بگير.