بازگشت

وشفعاء دار البقَاء


«شفعاء» جمع «شفيع» به معني خواهش گران، خواستاران، درخواست كنندگان، ميانجي گران، وساطت و پا در مياني كنندگان و درخواست عفو و بخشايش گران است.

امامان معصوم عليهم السلام، شفاعت كنندگان خانه و سرزمين بقا و باقي (قيامت) هستند.

«شفاعت» عبارت است از ضميمه شدن به كسي كه به كمك او آمده تا درباره او خواهش گري كند. زيرا خود به تنهايي درباره رسيدن به هدف ناتوان و نيازمند فردي برتر است.

برخي آيات قرآن، شفاعت را تنها به دست خدا دانسته كه بدون اذن او، كسي حق شفاعت ندارد.

«... مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ...». [1] .

... كيست كه بدون اذن او شفاعت كند....

يعني شفاعت تنها به دست خداست و شفاعت غير او، نيازمند اذن پروردگار است.

«لَّا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا». [2] .

هيچ كدام مالك شفاعت نيستند، مگر كسي كه با خدا در اين باره عهدي داشته باشد.

ذيل اين آيه رواياتي از خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام رسيده كه در آن ها برخي مصاديق صاحبانِ عهد بيان شده است.



[ صفحه 222]



قال الصادق عليه السلام: «اَلا مَن دان اللّه بِوِلاية اَميرالمُؤمِنين و الاَئِمَّة مِن بَعده، فَهُو العهد عند اللّه». [3] .

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: كسي كه بر اثر ولايت اميرالمؤمنين و پيشوايان پس از او، به پروردگار نزديك شود، چنين كسي صاحب «عهد» نزد خداوند است.

بنابراين، كسي كه ولايت اميرالمؤمنين علي عليه السلام و خاندان معصوم او را دارا باشد، صاحب عهد و اذن براي شفاعت خواهد بود.

شفاعت كنندگان يا از انبياء هستند، يا علما و يا شهدا.

قال رسول اللّه صلي الله عليه وآله: «ثَلاثَةٌ يشفَعُون اِلي اللّهِ عزَّ و جلَّ فَيَشْفَعُونَ: الاَنْبياء، ثمَّ العُلَماء، ثمّ الشُّهداء». [4] .

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمودند: سه گروه نزد خداي عزّ و جلّ شفاعت مي كنند و شفاعتشان پذيرفته مي شود: (ابتدا) پيامبران، سپس عالمان و بعد شهيدان.

در بعضي از روايات، ملائكه و اوصياي پيامبران نيز داراي مقام شفاعت دانسته شده اند.

قال رسول اللّه صلي الله عليه وآله: «الشَّفاعَةُ لِلاَنبياءِ و الاَوصياءِ و المُؤمنينَ و المَلائكةِ». [5] .

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمودند: شفاعت كردن، مخصوص پيامبران و اوصيا و مؤمنان و فرشتگان است.

امّا در اين ميان، دوستان خاندان رسالت به شفاعت بلندمرتبه امامان خواهد رسيد.

قال رسول اللّه صلي الله عليه وآله: «اَلْزَمُوا مَوَدَّتَنا اَهل البَيت، فاِنَّه مَن لَقِيَ اللّهُ يومَ القيامةِ و هو يُوَدُّنا دَخَلَ الجنَّةَ بشفاعَتنا». [6] .

پيامبر خدا صلي الله عليه وآله فرمودند: به دوستي ما اهل بيت چنگ زنيد؛ زيرا هر كس در روز قيامت خدا را در حالي كه ما را دوست داشته باشد ديدار كند، با شفاعت ما به بهشت رود.



[ صفحه 223]



شفاعت پيامبر صلي الله عليه وآله و حضرت علي عليه السلام و اهل بيت عليهم السلام دامنه اي گسترده دارد.

قال رسول اللّه صلي الله عليه وآله: «اِنّي اَشْفَعُ يوم القيامة فاشفع و يَشْفَعُ عليُّ فيُشفَّع و يشفع اهلُ بيتي فيشفعون». [7] .

پيامبر خدا صلي الله عليه وآله فرمودند: در روز قيامت من شفاعت مي كنم و شفاعتم پذيرفته مي شود و علي شفاعت مي كند و شفاعتش پذيرفته مي شود و اهل بيتم نيز شفاعت مي كنند و شفاعتشان پذيرفته مي شود.

بر اين اساس، ممكن است اين سؤال پيش آيد كه مضمون يك دسته از آيات، خاص است و شفاعت را از آن خدا دانسته و از ديگران نفي مي كند. ولي محتواي اين دسته از آيات، عام است و براي ديگران هم شفاعت با اذن را ثابت مي كند. آيا مفاد اين دو دسته آيات هماهنگ است؟ در پاسخ مي گوييم، هيچ گونه تنافي و ناهمخواني بين مفاد آن ها نيست؛ زيرا شفاعت، حقِّ خداوند است. خداوند مي تواند به ديگري اذن شفاعت دهد. پس شفاعت درباره خداوند عنوان استقلال و اصالت به خود مي گيرد و درباره ديگران با عنوان «وابسته» و «تبعي» و با «اذن» خدا محقّق مي شود.


پاورقي

[1] سوره مباركه بقره، آيه 255.

[2] سوره مباركه مريم، آيه 87.

[3] تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 362.

[4] الخصال، ص 156.

[5] بحارالانوار، ج 8، ص 58.

[6] اهل البيت في الكتاب والسنه، ص 423.

[7] ميزان الحكمه، ج 5 ص 122.