بازگشت

ومن جحدكم كافر


در اين فراز عرضه مي داريم: هر كس شما و مقام و منزلت شما را انكار نمايد، كافر گرديده است.

براي توضيح اين فراز بايستي «كفر» را شناخت و اقسام آن را بررسي نموده تا روشن گردد انكار ائمّه معصومين عليهم السلام چگونه كفري است.

واژه «كفر» به معني پوشاندن است و كافر كسي است كه امور ظاهري و يا معنوي و يا گفتاري را مي پوشاند. مثلاً كسي كه احسان غير را نسبت به خود اظهار نكند و آن را بپوشاند گويند: به آن احسانْ كافر گشته و كفران كرده است. كفر در معناي عام خود به



[ صفحه 248]



سه گونه است: كفر ممدوح، كفر مذموم و كفري كه نه ممدوح است و نه مذموم. كفر ممدوح مانند كفر به طاغوت.

«فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَي». [1] .

و هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد پس به يقين به دستاويزي استوار تمسك جسته است.

كفر مذموم، مانند كفر به خداوند.

«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَآءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ». [2] .

در حقيقت كساني كه كفر ورزيدند چه بيمشان دهي و چه بيمشان ندهي (برايشان يكسان است) ايمان نخواهند آورد.

كفري كه نه مذموم است و نه ممدوح. مانند كشاورز كه دانه را در دل خاك مي پوشاند.

«كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ». [3] .

همانند باراني كه به موقع ببارد و گياهي كه در پي آن از زمين برويد كه برزگر (پوشاننده) را به شگفت آورد.

كفر از نظر اصطلاح ديني به معني دوم اطلاق شده و معني وسيعي دارد و هر گونه مخالفت با حق را دربرمي گيرد. چه در مرحله دستورات فرعي باشد، همانند ترك حج كه هر كه از سر مخالفت و عمداً حج را به جا نياورد كافر است:

قال رسول اللّه صلي الله عليه وآله: «يا علي تارِك الحَجّ و هُو مُستَطيع كافِر». [4] .

پيامبر خدا صلي الله عليه وآله فرمودند: اي علي، كسي كه حجّ را ترك كند، با آن كه توانايي دارد، كافر محسوب مي شود.



[ صفحه 249]



و چه در مرحله دستورات اصلي و اصولي، مانند عدم اعتقاد به اصول دين و اصول مذهب. كه البتّه غالباً كفر به مرحله مخالفت با دستورات اصلي اطلاق مي گردد.

چنين كفري (يعني كفري كه مذموم باشد،) داراي مراتبي است:

1 - كفر علمي. يعني كافر با علم به حق بودن و صحيح بودن مطلب با آن مخالفت مي كند و به آن كفر مي ورزد با آنكه مطلب نزد او ثابت گرديده است.

«وَ كَانُوا مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَي الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الْكَافِرِينَ». [5] .

و پيش از اين، به خود نويد پيروزي بر كافران مي دادند. با اين همه هنگامي كه اين (كتاب، و پيامبري) را كه (از قبل) شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند. لعنت خدا بر كافران باد!.

2 - كفر جهلي. يعني كافر با تعصّبات جاهلانه با حق مخالفت مي كند و به آن كفر مي ورزد، بدون آنكه حق و حقيقت را متوجّه شود و چون ديگران و پدران او مخالفت ورزيده اند، او نيز مخالفت مي نمايد.

«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَي مَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَ إِلَي الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَآءَنَآ أَ وَ لَوْ كَانَ آبَآؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَ لَا يَهْتَدُونَ». [6] .

و هنگامي كه به آنها گفته شود: «به سوي آنچه خدا نازل كرده، و به سوي پيامبر بياييد.»، مي گويند: «آنچه از پدران خود يافته ايم، ما را بس است.»؛ آيا اگر پدران آنها چيزي نمي دانستند، و هدايت نيافته بودند (باز از آنها پيروي مي كنند)؟!

3 - كفر نعمت. به معني مخالفت با خداوند و كفران نعمت هايي كه خدا ارزاني داشته است، مي باشد. همچنين بجا استفاده نكردن از نعمت و ضايع نمودن آن است.

«هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن



[ صفحه 250]



كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ». [7] .

اين توانايي از فضل خداي منست تا مرا بيازمايد كه نعمتش را شكر مي گويم يا كفران نعمت مي كنيم و هر كه شكر نعمت حق كند، به نفع خويش شكر كرده. همانا خدا كريم و مهربانست.

4 - كفر معصيت. يعني هر چه خداوند دستور داده از سر مخالفت، نافرماني كرده، به جا نياورده و عناد ورزد و معصيت خداوند را به جا آورد.

«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ». [8] .

چرا به برخي از احكام كتاب (كه به نفع شماست) ايمان آورده و به بعضي ديگر كافر مي شويد.

پس از ذكر اقسام «كفر»، عرضه مي داريم كساني كه ولايت امامان معصوم را انكار نمايند، كفر مذموم انجام داده و اصلي از اصول دين را كه شرط قبولي اعمال است و باعث اكمال دين گشته است را انكار نموده اند.

اين كفر اگر با علم به حقانيّت ولايت باشد، «كفر علمي» است و اگر از سر تعصّبات و بدون علم و آگاهي باشد، «كفر جهلي» است و چه كفر علمي باشد و چه كفر جهلي، «كفر نعمت» نيز هست و اگر كفر علمي باشد، «كفر معصيت» نيز مي باشد. پس اگر كفرْ علمي بود، كافر، كفر نعمت و كفر معصيت نيز انجام داده و اگر كفر جهلي بود، كافر، كفر نعمت نيز مرتكب شده است.

در حديثي از امام صادق عليه السلام اقسام كفر در قرآن از زبان مبارك ايشان به پنج قسم تقسيم گرديده و سپس توضيح داده شده است.

عن ابي عمرو زبيري: عن ابي عبداللّه عليه السلام قال قلت له: أخْبرني عَن وجوه الكُفْر



[ صفحه 251]



في كِتاب اللّه عزّ و جلّ. قال: «الكفر في كِتاب اللّه عَلي خَمْسته اوجه. فَمِنها كُفْر الجحود و الجحود عَلي وَجْهين و الكُفْر بِتَرك ما أمراللّه و الكُفْر البِرائة و الكفر النِعَم...». [9] .

ابو عمرو زبيري گويد: به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم: مرا از وجوهي كه كفر در قرآن آمده آگاه فرما. امام فرمودند: كفر در كتاب خداوند بر پنج وجه است. كفر جحود و آن بر دو قسم است: (كفر جهلي و علمي) كفر به ترك كردن آنچه خداوند به آن فرمان داده (كفر معصيت) و كفر برائت و بيزاري جستن (كفر ممدوح و مذموم) و كفر نعمت ها....

بنابراين حديث انكار امامان هدايت عليهم السلام، از قسم اوّل كه كفر جحود است مي باشد و اگر كفر جحود، علمي باشد، كفر معصيت و نعمت نيز است و اگر كفر جحود جهلي باشد، كفر نعمت نيز است.


پاورقي

[1] سوره مباركه بقره، آيه 256.

[2] سوره مباركه بقره، آيه 6.

[3] سوره مباركه حديد، آيه 20.

[4] وسائل الشيعه، ج 11، ص 31.

[5] سوره مباركه بقره، آيه 89.

[6] سوره مباركه مائده، آيه 104.

[7] سوره مباركه نمل، آيه 40.

[8] سوره مباركه بقره، آيه 85.

[9] كافي، ج 2، ص 389.