بازگشت

اشهد ان هذا سابق لكم فيما مضي وجار لكم فيما بقي


براي اين فراز تفاسير و ترجمه هاي متعدّدي ارائه شده است. بعضي گفته اند منظور از



[ صفحه 256]



آن، اين است كه من شهادت و گواهي مي دهم كه تمامي صفات پسنديده كه تاكنون درباره شما ذكر كردم و وجوب اطاعت و پيروي از شما، درباره امامان گذشته شما جاري است و هم درباره اماماني كه باقي مانده اند، جريان دارد و هيچ فرقي بين هيچ يك از شما نيست و همه شما نور واحد هستيد.

عن ابي جعفر عن ابيه عن جدّه الحسين عليه السلام قال: «دَخلت أنا و أخي عَلي جَدّي رسول اللّه صلي الله عليه وآله فأجلسَني عَلي فَخذه و أجْلس أَخي الحَسَن عَلي فخذه الاخَر ثمَّ قَبَّلَنا و قال: بِأبي اَنْتما مِن أمامين سبطين أختاركما اللّه مِني و مِن أَبيكُما و مِن أُمَّكما و اختار مِن صُلْبك يا حُسين تِسعة ائمَّة، تاسِعهم قائمهم و كلّهُم في الفضل و المَنْزِلة سواء عِنْداللّه تعالي». [1] .

امام باقر از پدرشان و از جدّشان حضرت امام حسين عليه السلام فرمودند، كه ايشان فرمودند: من و برادرم امام حسن بر جدّمان پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وارد شديم. پيامبر مرا بر يك زانو و برادرم حسن را بر زانوي ديگر نشاند و هر دوي ما را بوسيد و فرمود: پدرم به فداي شما كه امامان برگزيده اي هستيد كه خداوند شما را از من و پدر و مادرتان اختيار كرد و از تو اي حسين، نُه امام اختيار نمود كه نهمين آنها قيام كننده آنها است و تمامي آنها در فضل و منزلت نزد خداوند مساوي هستند.

برخي ديگر نيز اين فراز را به گونه اي ديگر ترجمه و برداشت كرده اند و گفته اند منظور آن است كه، شهادت و گواهي مي دهم آنچه درباره شما ذكر كردم و صفات پسنديده اي كه درباره شما گفتم و وجوب اطاعت و پيروي از شما، همچنان كه در زمان ها و كتاب هاي آسماني پيشين جريان داشته است، در آينده نيز جريان خواهد داشت.

و در نهايت عدّه اي نيز اين فراز را اين گونه تعبير نموده اند كه: شهادت و گواهي



[ صفحه 257]



مي دهم تمامي صفات پسنديده كه تاكنون درباره شما گفتم، از اوّل خلقت نور همراه شما بوده و اين صفات پسنديده تا ابد همراه شما خواهد بود و اختصاص به زمان و مكان خاصي ندارد، بلكه لازمه ذات شماست كه با خلقت نور شما اين صفات پسنديده به وجود آمده و جزء ذات شما گرديده است و تا ابد ادامه خواهد داشت.

عن ابي ذر قال: «سمعت رسول اللّه صلي الله عليه وآله و هو يقول: خَلَقت أنا و عَلي بن أبي طالب عليه السلام مِن نُور واحد نسبح اللّه يمنة العَرْش قَبْل أن خلق آدم عليه السلام بألفي عام، فلمّا أن خلق اللّه آدم جَعَلَ ذلك النُور في صُلْبه، وَ لَقَدْ سكن الجنَّة و نَحْن في صُلْبه، و لقد هُم بالخَطيئة و نَحْن في صلبه، و لقد رَكَبَ نوح عليه السلام السفينة و نحن في صلبه، و لَقَدْ قذف ابراهيم عليه السلام في النَّار و نَحْن في صلبه، فَلَمْ يزل ينقلنا اللّه عزّ و جلّ مِن اَصْلاب طاهرة الي اَرْحام طاهرة حتَّي إنتهي بِنا إلي عَبْدالمطلب، فَقَسمنا بِنِصْفين، فَجَعَلَني في صلب عبداللّه، و جَعَلَ عَليّا في صلب أبي طالب، و جعل في النَبوة و البَرْكة، وَ جعل في علي الفَصاحة و الفروسية، و شق لَنا إسْمين مِنْ أسمائه، فَذو العَرْش مَحْمود و أنا مُحمّد و اللّه الأعلي و هذا علي». [2] .

ابوذر مي گويد: از پيامبر صلي الله عليه وآله شنيدم كه مي فرمود: خداوند من و علي را از يك نور آفريد و سمت راست عرش قرار داد كه تسبيح خداوند گوييم، دو هزار سال قبل از آنكه خداوند آدم عليه السلام را بيافريند. وقتي خداوند آدم را آفريد، اين نور را در صلب او قرار داد. او در بهشت بود و ما در صلب او. او مرتكب خطيئه شد و ما در صلب او بوديم و زماني كه نوح عليه السلام سوار بر كشتي شد، ما در صلب او بوديم، و آن زمان كه ابراهيم عليه السلام در آتش انداخته شد، ما در صلب او بوديم. خداوند ما را از صلب هاي پاك به سوي رحم هاي پاكيزه منتقل مي كرد تا آنكه در صلب عبدالمطلب دو نيم شديم. من در صلب عبداللّه و علي در صلب ابيطالب قرار گرفت. همراه صلب من، نبوّت و بركت بود و همراه صلب علي، فصاحت و



[ صفحه 258]



كياست و خداوند دو اسم از اسماء خود براي ما گذارد. صاحب عرش محمود است و من محمّد و خداوند اعلي است و ايشان (اشاره به حضرت علي) علي.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 25، ص 356.

[2] بحارالانوار، ج 15، ص 11.