بازگشت

ويظهركم لعدله


در احاديث فراواني مي خوانيم:

«... فَيَمْلاء الأرْض قِسْطاً و عَدْلاً كَما مُلِئت ظُلْماً و جَوْراً». [1] .

پس (حضرت مهدي عليه السلام) پر مي نمايد زمين را از قسط و عدل، همان گونه كه آكنده بوده از ستم و خودكامگي.

در دولت حضرت مهدي - عجل اللّه تعالي فرجه -، عدل و انصاف ظاهر مي گردد و دولتِ يگانه حضرت به عدل در ميان مردم حكمراني كرده، قضاوت ها بر اساس عدل صورت مي گيرد.

قال ابوجعفر عليه السلام: «إذا قام قائم أهل البَيْت قسّم بالسَّوية و عَدْل في الرعية». [2] .

امام باقر عليه السلام فرمودند: هنگامي كه قيام نمايد قائمِ اهل بيت، اموال را به صورت مساوي تقسيم نمايد و در حال رعيت و زيردستان، با عدل برخورد نمايد.

علّت آنكه عدل را جاري مي نمايد آن است كه همانند حضرت داود عليه السلام كه به شواهد ظاهري اكتفا نمي كرد و باطن را مشاهده و قضاوت مي نمود، در زمان ظهور حضرت مهدي عليه السلام نيز حكم به باطن مي شود و براي شواهد ظاهري اعتباري قائل نيستند.

قال ابو عبداللّه عليه السلام: «لا يَذْهب الدُّنيا حَتّي يَخْرج رَجُل منّي يحكم بِحُكومة آل داود لا يسأل عَن بَيْنة يعطي كلّ نَفْس حُكْمها». [3] .

امام صادق عليه السلام فرمودند: دنيا به پايان نخواهد رسيد، مگر آنكه مردي از ما (اهل بيت) خروج نمايد و در ميان مردم حكمراني كند. همانند حكومت دودمان داود و از بينه و شاهد سوال نمي كند (بلكه به باطن قضاوت كرده، حق هر كسي را



[ صفحه 332]



اعطا كرده،) حكم او را عطا مي نمايد.

زماني كه قضاوت ها و حكم راني ها بر اساس واقع صورت گيرد، هيچ كس نمي تواند ظلم و جفاي خود را كتمان نمايد. چرا كه امام و حكمرانانِ منصوب شده از طرف امام از اسرار آگاه هستند و بر اساس واقعيّتِ اتّفاق افتاده، قضاوت مي نمايند و هيچ ظالمي را راه گريز نيست. پس آنچنان عدل ظاهر مي گردد و ظلم از ميان خواهد رفت كه هيچ ظلم و فسادي يافت نمي شود.

عن أبي جعفر عليه السلام: «... وَ يظهر بِه الدين و يُميت اللّه بِه و بِاَصْحابي البدع و الباطِل كَما أَمات السُفَهاء الحقّ حَتّي لا يري أين الظُلم و يَأْمرون بِالْمَعْروف و يَنْهون عن المُنْكر». [4] .

امام باقر عليه السلام فرمودند:... در دولت حضرت مهدي، دين ظاهر مي گردد و خداوند به وسيله حضرت مهدي و اصحاب او بدعت و باطل را مي كشد. همان گونه كه نادانان حق را كشته بودند. (آنچنان حق اجرا مي گردد كه) هيچ كس ظلمي نمي بيند و امر به معروف و نهي از منكر رواج مي يابد.


پاورقي

[1] بنگريد بحارالانوار، ج 52، ص 225 و ج 51، ص 32 - كمال الدين و تمام النعمة، ص 259 - التوحيد شيخ صدوق، ص 82 - صفات الشيعه، ص 49 - علل الشرايع، ج 1، ص 161 - مستدرك وسائل، ج 12، ص 280.

[2] كتاب الغيبة (نعماني)، ص 243.

[3] بحارالانوار، ج 52، ص 320.

[4] بحار الانوار، ج 51، ص 47.