بازگشت

وحجج الجبار


مراد از «جبّار» در اين فراز، خداوند تعالي است كه اين كلمه اشاره به عظمت شأن و مقام خداوند دارد كه در تمامي سلطنت خود، داراي جبروت و قهر و غلبه بر تمامي امور است و داراي قدرت فراواني است كه غير او در برابرش خاضع مي باشد. پس جبّار صفت خداوند است، بي آنكه بخواهد بر كسي ستم كند.



[ صفحه 369]



بعضي گفته اند: جبار از ماده «جبر» به معني اصلاح كردن چيزي است كه تؤام با فشار و قهر باشد. به همين خاطر بستن استخوان شكسته را «جبر» مي گويند.

برخي نيز گفته اند: از ماده «جبران» كه به معني «بر طرف ساختن نقص چيزي است» گرفته شده كه در اين صورت نيز خداوند جبران كننده نواقص و كم بودها است و اضافه نمودن «حُجَج» كه به معني حجّت ها و دلائل و برهان ها مي باشد به كلمه جبار، بدان خاطر است كه قاطعيت دلائل الهي و يا برطرف نمودن نيازها به واسطه دلائل و حجّت هاي خداوند را برساند. يعني بنابر معني اوّل حجّت هاي خداوند كه همان امامان معصوم عليهم السلام هستند، داراي قاطعيت مي باشند. يعني از مضاف اليه، كسب قاطعيّت ظاهريه و باطنيه مي نمايند و بنابر معني دوّم همان گونه كه «جبار» اصلاح گرِ توأم با قهر و فشار است، حجّت هاي الهي نيز در پي اصلاح مردم هستند و در زمان حكومت خود و رجعت، با فشار و قهر، جامعه را رو به اصلاح خواهند برد. يعني از مضاف اليه، كسب اصلاح توأم با قهر و فشار مي نمايند.