بازگشت

متوكل و رجوع به امام در مشكلات علمي


زمامداران معاصر ائمه عليهم السلام هر گاه به مشكلي برخورد مي كردند كه قابل حل برايشان نبود راهي جز رجوع به آنان نداشتند، متوكل نيز از اين قاعده مستثني نبود، در اين جا به چند مورد اشاره مي كنيم:

1 - متوكل بيمار گشت و نذر كرد اگر از بيماري رهايي يابد دينار بسياري را صدقه بدهد، پس از بهبودي قصد انجام نذرش را داشت اما نتوانست مقدار بسيار را معين كند، هر يك از فقهاي زمان مقداري را تعيين كردند، ناچار به امام متوسل شد، امام فرمود: بايد 83 دينار بدهي، فقها از



[ صفحه 19]



متوكل خواستند كه از امام مبناي فتوا را درخواست كند، امام فرمود: خداوند در قرآن فرموده: «خداوند شما را در مواقف بسياري ياري كرد» [1] ، و همه ي خاندان ما روايت كرده اند كه مواقفي كه در جنگ ها و غزوات خداوند پيامبرش را در آنها ياري كرد 83 موطن بوده است. [2] .

2 - متوكل نويسنده اي مسيحي داشت كه احترام بسياري براي او مي گذاشت و به خاطر علاقه اش او را با كنيه ي ابونوح صدا مي زد، عده اي از درباريان گفتند نبايد كافر را با كنيه صدا زد، متوكل از فقها استمداد كرد گروهي جائز و گروهي منع نمودند، متوكل از امام استفتا كرد، امام در پاسخ نوشتند: «بسم الله الرحمن الرحيم - تبت يدا ابي لهب و تب»، با اين پاسخ امام ضمن جائز بودن عمل وقوع آن را در قرآن بيان كردند.

3 - متوكل از يعقوب بن اسحاق مشهور به ابن سكيت خواست از امام سؤالي كند كه در پاسخ بماند، او در حضور بزرگان از امام پرسيد: چرا خداوند هر پيامبري را به نوعي از معجزه اختصاص داد؟ امام بلافاصله حكمت اختلاف معجزات را چنين بيان كرد:

خداوند موسي را با معجزه ي عصا و يد بيضا در زماني مبعوث ساخت كه سحر عنصر غالب جامعه بود، لذا خداوند با همين معجزه او را برانگيخت تا سحر آنان را مقهور اعجاز خود كند و آنان را مبهوت و درمانده كرده و حجت را بر آنان ثابت نمايد، بر همين اساس عيسي را با اعجاز درمان برص و كوري و زنده كردن مردگان به اذن خدا در زماني مبعوث كرد



[ صفحه 20]



كه پزشكي بر جامعه غالب بود، همچنين خداوند متعال حضرت محمد صلي الله عليه و اله را با قرآن و شمشير در زماني فرستاد كه شعر و شمشير بر جامعه مسلط بود، پيامبر نيز با قرآن تابان و شمشير بران شاعران را مبهوت و قدرتمندان را نابود ساخت، و حجت حق را برايشان ثابت نمود، خداوند متعال پيامبران خود را با معجزاتي هم سنخ و همگون با جامعه تقويت و تأييد مي كرد تا بدان وسيله ناتواني مخالفان و منكران نبوت را آشكار سازد و دليل راستي ادعاي برگزيدگان حق باشد.


پاورقي

[1] توبه: 25.

[2] تذكرة الخواص: 360.