بازگشت

امام و بدعتگران


يكي از مشكلاتي كه امام عليه السلام در عصر خود با آن مواجه بود وجود افرادي بود كه در حق ايشان غلو كرده و تا سر حد خدايي آن حضرت را بالا مي بردند و خود را باب يا پيامبر ايشان معرفي مي نمودند، و تبليغات بسياري را در بين شيعه به انجام رساندند، در موارد متعدد، شيعيان از امام كسب تكليف مي كردند كه در مقابل اين چه بايد بكنيم، امام آنان را لعنت مي نمود و از ايشان بيزاري مي جست، مهمترين آنان عبارتند از: علي بن حسكه قمي، قاسم يقطيني، حسن بن محمد بن بابا قمي، محمد بن نصير نميري.

از طرف ديگر تمام محرمات الهي را حلال و واجبات را از پيروان خود ساقط مي كردند تا بدين وسيله افراد را جلب خود نمايند، امام شيعيان خود و ديگر مسلمانان را از اين غلات برحذر داشت، و دستور داد با آنان قطع رابطه كنند.

حضرت در قسمتي از نامه اش به عبيدي چنين فرمود:

«من از فهري و حسن بن محمد باباي قمي به خداوند پناه برده و از آنان بيزاري مي جويم، و تو و تمام پيروانم را از آنان برحذر مي دارم، و آن دو را لعنت مي كنم، لعنت خدا بر آنان باد، به نام ما از مردم پول مي گيرند و از اسم ما سوء استفاده مي كنند و به فتنه انگيزي مشغول و ما را مي آزارند، خداوند آزارشان دهد، و بر آنان لعنت فرستد و آنان را در فتنه اي پايان ناپذير دراندازد.



[ صفحه 33]



ابن بابا مي پندارد كه من او را مبعوث كرده ام و او واسطه است، لعنت خدا بر او باد كه شيطان او را دست انداخته و فريفته است، هر كه اين سخن را از ابن بابا بپذيرد لعنت خدا بر او باد، اي محمد اگر دستت رسيد سرش را به سنگ بكوبي اين كار را بكن، او مرا آزار داده است خداوند او را در دنيا و آخرت آزار دهد». [1] .

آن حضرت از شيعيان خواست كه فارس بن حاتم را بكشند و براي قاتل او بهشت را ضمانت كرد، همچنين كشتن غلات را مباح دانست و خونشان را حلال كرد.

انگيزه هاي آنان را مي توان در چند امر دانست:

1 - صدور معجزات و كراماتي از امام، و آنان به خاطر كمي اعتقادشان اين مسائل را به حساب خدايي گذاردند، يا مي فهميدند و مي خواستند مردم را به ناداني وادارند.

2 - آزادي از تكاليف الهي و بي بند و باري و حلال دانستن تمام محرمات الهي، كه دليل ديگري براي اعتقاد به غلو بود.

3 - طمع در كسب اموال مردم، چرا كه بدين وسيله و ادعاي واسطه بودن يا پيامبر بودن از طرف امام هادي عليه السلام مي توانستند خمس و زكات و ساير هداياي مردم به آن حضرت را به سوي خود متوجه سازند، و از اين راه مبالغ هنگفتي را به دست آورند.



[ صفحه 34]




پاورقي

[1] رجال كشي: 520، رقم: 999.