بازگشت

خلق قرآن


به گفته ي اهل تحقيق، بحث مخلوق بودن قرآن، از اواخر حكومت بني اميه آغاز شد (اوايل قرن دو هجري) و نخستين كسي كه اين بحث را در محافل اسلامي مطرح كرد، جعد بن درهم، معلم مروان بن محمد، آخرين خليفه اموي، بود. او اين فكر را از «ابان بن سمعان» و او نيز از طالوت بن اعصم يهودي فراگرفت. جعد پس از طرح اين بحث مورد تعقيب قرار گرفت و به كوفه فرار كرد و در آنجا اين نظريه را به «جهم بن صفوان ترمذي» منتقل كرد.

ائمه (عليه السلام) با تبيين موضع اصولي و هدايتگرانه خود، مسلمانان را از وارد شدن در چنين بحث و جدال بيهوده اي بر حذر مي داشتند. [1] .

امام دهم (عليه السلام) در پاسخ به يكي از شيعيان بغداد در اين زمينه چنين نوشتند:

«بسم الله الرحمن الرحيم

خداوند ما و تو را از دچار شدن به اين فتنه حفظ كند كه در اين صورت بزرگ ترين نعمت را بر ما ارزاني داشته است، و گر نه هلاكت و گمراهي است. به نظر ما بحث و جدال درباره ي قرآن (كه مخلوق است يا قديم) بدعتي است كه سؤال كننده و جواب دهنده در آن شريك اند؛ زيرا پرستش كننده دنبال چيزي است كه سزاوار او نيست و پاسخ دهنده نيز براي موضوعي، بي جهت خود را به زحمت و مشقت مي افكند كه توان آن را ندارد.

خالق، جز خدا نيست و به جز او همه مخلوق ا ند. قرآن نيز كلام خداست. از پيش خود اسمي براي آن قرار مده كه از گمراهان خواهي گشت. خداوند ما و تو را از مصاديق سخن قرار دهد كه مي فرمايد:)الذين يخشون ربهم بالغيب و هم من الساعة مشفقون ( [2] ؛ متقين كساني هستند كه در نهان از خداي خويش مي ترسند و از روز جزا بيمناك اند». [3] .

اين موضع گيري امامان باعث شده شيعيان از اين درگيري ها به دور باشند و گرفتار بدعت و گمراهي نشوند.


پاورقي

[1] سيره پيشوايان، مهدي پيشوايي، ص606.

[2] انبياء / 49.

[3] التوحيد، شيخ صدوق (م381)، مؤسسة النشر الاسلامي، ص224.