بازگشت

ريشه ها و نتايج تكبر


در سيره ي تربيتي امام هادي عليه السلام براي تربيت نفوس و زدودن صفات ناپسند از وجود آدمي به زمينه ها و ريشه هاي خودپسندي اشاره شده است. آن حضرت مي فرمايد: «مَنْ اَمِنَ مَكْرَ اللَّهِ وَ أَلِيمَ أَخْذِهِ تَكَبَّرَ حَتَّي يَحِلَّ بِهِ قَضَاوُهُ وَ نَافِذُ أَمْرِهِ وَ مَنْ كَانَ عَلَي بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ هَانَتْ عَلَيْهِ مَصَائِبُ الدُّنْيَا وَلَوْ قُرِضَ وَ نُشِرَ؛ [1] هر كس از مكر و مؤاخذه ي دردناك خداوند، خود را در امان احساس كند، تكبر مي ورزد تا اينكه با قضا و تقدير خداوند مواجه گردد؛ اما انساني كه بر دليل روشني از پروردگارش دست يافته است، مصيبتهاي دنيا بر او سخت نخواهد بود؛ گرچه قطعه قطعه شده و [اجزاء بدنش] پراكنده شود.»

طبق اين رهنمودِ ارزشمند، هر شخصي در راه رسيدن به تكامل و مقام والاي انسانيت لازم است كه هرگز از وجود خداوند متعال و محاسبه و مؤاخذه اش غفلت نكند. غفلت از خداوند و روز معاد، انسان را به انواع مفاسد دچار مي كند و در حقيقت از خدا فراموشي به خود فراموشي تنزل يافته، هدف خود را در زندگي گم مي كند. چنين فرد غافلي از خود هرگز نمي پرسد كه:



از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به كجا مي روم آخر ننمايي وطنم



اما اگر انسان خود را در پرتو نور الهي قرار دهد و از نسيم رحمت حق بهره ور گردد، هرگز در مقابل حوادث و مصائب دنيوي مغلوب نمي گردد؛ چرا كه به پشتوانه اي قوي همچون نيروي حق تكيه زده و در حصاري محكم پناه گرفته است.

بنابراين، ريشه ي مهم لغزشها، خطاها و آلوده شدن به صفات ناپسند، همان غفلت از خداوند و خودفراموشي است كه اشخاص را از رسيدن به اهداف والاي انساني باز مي دارد.

امام دهم عليه السلام در روايتي ديگر به عواقب زيانبار صفت ناپسند تكبر اشاره كرده و در اين مورد هشدار داده و فرموده است: «مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُونَ عَلَيْهِ؛ [2] هر كس از خود راضي باشد، غضب كنندگان بر او بسيار خواهند شد.»

صفت تكبر انسان را نه تنها در معرض خشم مردم، بلكه مورد غضب خداوند نيز قرار مي دهد كه در قرآن فرمود: «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ»؛ [3] «خداوند گردنكشان [و متكبران] را دوست ندارد.»

عذاب جهنم و محروميت از الطاف الهي از ديگر رهاوردهاي تكبر است.



خويشتن را بزرگ مي بيني؟

راست گفتند يك دو بيند لوچ



در روايت آمده است كه روزي حضرت سليمان بن داود عليهماالسلام امر كرد كه تمام پرندگان و انس و جن به همراه او بيرون آمده، در بساط شگفت انگيز سليمان عليه السلام جاي گيرند. دويست هزار نفر از بني آدم و دويست هزار نفر از جنيان با او بودند. بساط او به قدري بلند شد كه صداي تسبيح ملائكه را در آسمانها شنيد. سپس بساط او آن قدر پايين آمد كه كف پايش به دريا رسيد. در آن حال، ندايي آسماني به اصحاب سليمان عليه السلام گفت: اگر در دل فرمانرواي شما (سليمان عليه السلام) ذره اي تكبر بود، بيشتر از آنچه بلند كرده اند، او را به زمين فرو مي بردند. [4] .



ز خاك آفريدت خداوند پاك

پس اي بنده افتادگي كن چو خاك



تواضع سر رفعت افرازدت

تكبر به خاك اندر اندازدت




پاورقي

[1] تحف العقول، ص 483.

[2] بحارالانوار، ج 69، ص 316.

[3] نحل / 23.

[4] معراج السعاده، ص 270؛ محجة البيضاء، ج 6، ص 213.