بازگشت

اصطفاكم بعلمه وارتضاكم لغيبه واختاركم لسره


(خداوند متعال) به علم خود شما را برگزيد و براي (امور) غيبي خود، شما را پسنديد و براي راز خود اختيارتان كرد.

«غيب» بر دو گونه است:

1 - غيب نفسي و مطلق. اين نوع غيب، وجود خداوند متعال است. چرا كه خود در عين حال كه حاضر است، غائب نيز است.

2 - غيب نسبي. براي توضيح نوع دوم بايد گفت، لازمه وجود اشيا و موجودات، مشهود بودن آنها است. ولي بعضي از موجودات به دليل آنكه ادراك بعضي از مدرك ها ضعيف است و توان يافتن ادراك شونده را ندارد، غيبي گفته مي شوند.

پس علت غيب بودن در وجود اشيا و موجودات غيبي نيست، بلكه در ضعف ادراك مدرك ها است. هر چه اين ضعف برطرف گردد، اشيا و موجودات غيبي بيشتري براي شخص ظاهر مي گردد.

براي خداوند كه عالم كل و عالم غيب و شهود است، امور غيبي وجود ندارد. پس هر انساني كه با بندگي خداوند به خدا نزديك گردد، امور غيبي بيشتري براي وي به شهود تبديل شده و مشهود مي گردد.

براي وجود ائمه معصومين عليهم السلام كه در اوج بندگي خداوند قرار دارند، تمام حقايقي كه براي ديگران غيب است، مشهود تام است.

لذا اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمودند: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا»: «اگر



[ صفحه 64]



همه پرده ها كنار رود (و تمام امور غيبي، مشهود گردد) به يقين من چيزي اضافه نمي گردد (زيرا از قبل آن امور غيبي را مي دانستم). شرح علي الماة كلمة، ابن ميثم، كلمه اول.

در اسرار الهي نيز همين بحث جاري است. يعني قرار نيست كه اموري به عنوان راز بوده و از مردم مخفي گردد. ولي بايد دانست كه همه مردم، توان كشش بسياري از مطالب را نداشته و نمي توانند آن را تحمل نمايند. لذا اين مطالب به عنوان اسرار نزد ائمه طاهرين عليهم السلام كه داراي سعه صدر فراوان هستند، مي باشد و آنها حافظان اسرار الهي اند «وحفظة سر الله».