بازگشت

ورضيكم خلفآء في ارضه وحججا علي بريته وانصارا لدينه و حفظة لسره وخزنة لعلمه ومستو


و (خداوند) شما را براي جانشيني در زمين خود، و حجت هايي براي مخلوقاتش، و ياوراني براي دين خود، و حافظاني براي راز خود، و گنجينه داراني براي دانشش، و امانت داراني براي حكمتش، و مترجمان و بازگوكنندگاني براي وحي خود و ركن ها و پايه هايي براي يگانه پرستي و يگانه شناسي خود و شاهدان و گواهاني بر خلق خود، و نشانه ها و علم هايي براي بندگانش، و مشعل ها و مناره هايي در شهرهاي خود و راهنماياني بر راه خود، پسنديد و (به اين امور) رضايت داد.

هر چند بسياري از اين جملات و عبارت ها قبلا توضيح داده شده و يا تفسير و توضيح آن در صفحات بعد خواهد آمد، ولي اين عبارات از زيارت



[ صفحه 68]



جامعه، دوازده شأن از شئونات عاليه ائمه معصومين عليهم السلام را ذكر كرده كه همه اين مرتبه ها به مرضيه بودن خداوند توصيف شده اند. يعني خداوند مي پسندد و رضايت دارد كه شما امامان هدايت، داراي چنين مقام ها و موقعيت هايي باشيد.

به بيان ديگر خداوند اين مقام ها را به آنان عطا كرده و به اين اعطا رضايت دارد و خوشنود است كه چنان بندگاني دارد كه داراي چنين مقام هايي هستند. چرا كه هيچ موجودي نمي تواند به مرتبه ايشان برسد و آن مقام ها آن چنان والاست كه تمام خلقت را براي وجود معصومين عليهم السلام كه داراي اين مقام ها و صفات هستند آفريده است و از طرفي تمام اين مقام ها در امور و يا براي اموري است كه آن امور متعلق به خداوند است.

براي نمونه منظور از فراز اول آن است كه خداوند مي پسندد كه شما ائمه طاهرين عليهم السلام، جانشينان خداوند در زميني باشيد كه تعلق به خداوند دارد. پس در اين فراز، مقام جانشيني در زميني است كه متعلق به خداوند است.

منظور از فراز پاياني نيز آن است كه خداوند مي پسندد كه شما ائمه معصومين عليهم السلام، راهنمايان (دين خدا) براي راه (راست) كه تعلق به خداوند دارد، باشيد. پس راهنماي الهي بودن و راهنماي دين خدا بودن، مقامي است كه به ائمه داده شده و اين مقام براي «راهي» است كه آن راه تعلق به خداوند دارد.

به تعبير ديگر خداوند مي پسندد كه ائمه معصومين عليهم السلام داراي مقام هاي



[ صفحه 69]



عالي رتبه اي (همانند جانشيني، حجت، ياور، حافظ، گنجينه دار، امانت دار و...) باشند، نسبت به اموري كه آن امور، متعلق به ذات مقدس الهي است.

با دقت در اين مقام هاي دوازده گانه به نكاتي دست مي يابيم كه در اين جزوه مختصر، فرصتي براي نگارش آن نيست.