بازگشت

محتجب بذمتكم


من خود را در استتار امان شما و داخل در پناهگاه و پناه دهي و ايمني شما مي دانم.

شايد هم زائر مي گويد: من خود را همانند عبد و مملوك، تحت اختيار شما مي دانم و از شما مي خواهم همان گونه كه مولا، عبدش را از تمامي هلاكت ها نجات مي دهد، مرا نجات داده و تحت حمايت هاي دنيايي وآخرتي خود قرار دهيد.

همچنين منظور زائر مي تواند چنين باشد كه: من در پيمان و عهدي كه با شما بسته ام، با شما هستم و در پناه شما به سر مي برم. چرا كه شما را عهد و پيمان خداوند مي دانم و عهد با شما، عهد با خداوند است. آن عهد، پيماني است در دنيا كه شيعيان با امامان خود بسته و پيماني است كه تمام مردم در «عالم ذر» با خداوند بسته اند.

در نهايت اينكه شايد منظور زائر آن است كه: من خود را مستتر به حق شما مي دانم و اقرار دارم كه حق شما بسيار عظيم است و حق شما بر من، همان اقرار به ولايت و فضايل و مقام هايي است كه خداوند براي شما قرار داده است. همان گونه كه قبلا نيز اعتراف نمودم به اينكه من عارف و آشنا به حقوق شما هستم (عارف بحقكم).



[ صفحه 130]