بازگشت

ومهبط الوحي


و (سلام بر شما اي) فرودگاه وحي (الهي).

«وحي» در روايات و آيات قرآن به پنج معنا آمده است:



[ صفحه 14]



1 - انتقال پيام به رسولان و انبيا. در واقع معني اصطلاحي وحي همين است. همچنان كه در قرآن كريم به اين معنا اشاره شده، به پيامبر مي فرمايد: آنچه از كتاب كه بر تو انتقال مي يابد، تلاوت كن. عنكبوت / 45.

2 - الهام. بعضي مواقع، الهام خدايي است كه به آن «نفحات رحماني» گفته مي شود. همان گونه كه به مادر موسي الهام شد نوزادش را شير داده، به امواج دريا بسپارد. قصص / 7. و گاهي وسوسه هاي شيطاني است كه به آن «نفثات شيطاني» مي گويند. همچنان كه شياطين به دوستان خود القاءاتي كرده، آنان را وسوسه مي كنند. انعام / 121.

3 - القاي امر فطري و غريزي. اين معنا بيشتر درباره حيوانات به كار رفته است. همچنان كه خداوند به زنبور عسل القا نموده كه در بخشي از كوه و درختان، خانه بسازد. نحل / 68.

4 - اشارات رمزي و كنايه اي. در حقيقت همان معناي لغوي وحي است. كما اينكه حضرت زكريا با كنايه و اشاره هاي رمزي، به قوم خود فهماند كه صبح و شام خداوند را تسبيح گويند. مريم / 11.

5 - فرمان تكويني الهي. همان گونه كه خداوند در قيامت به زمين فرمان مي دهد كه خبرهاي خود را بازگو نمايد و زمين شروع به گفتن اسرار خود مي نمايد. زلزله / 4 و 5.

«محبط وحي» براي ائمه معصومين عليهم السلام به دو معنا است:

الف) آنها از خانداني هستند كه جبرئيل و ملائكه در آن خاندان نازل



[ صفحه 15]



مي شدند و اخبار و آيات را بر پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله (خاندان ائمه معصومين عليهم السلام) وحي مي نمودند. پس ائمه طاهرين عليهم السلام محل هاي استقرار وحي خداوند مي باشند.

ب) ائمه معصومين عليهم السلام داراي مقام «محدث» هستند و داراي چنان مقام و منزلتي هستند كه ملائكه بر وجودشان نازل مي شوند و علاوه بر تبيين احكام شرعي، مسائل غيبي را براي آنان بازگو مي نمايند. اين مقام كه عبارت از الهام دروني و بروني مي باشد، ويژه انسان هاي كامل است كه در رأس آنها ائمه طاهرين عليهم السلام قرار دارند.