بازگشت

وخزان العلم


و (سلام بر شما اي) گنجينه داران علم.

علم مردم داراي سه مرحله است:

مرحله اول، «علم به الفاظ و ظواهر كلمات» است. يعني انسان ابتدا ظاهر كلمه را مي شناسد و سپس به ظاهر مصداق پي مي برد. پس شناخت او ظاهري و سطحي بوده و فقط طوطي وار كلمات يا فرمول هايي را مي شناسد.

مرحله دوم، «علم به مفهوم» است. يعني شخص مفهوم كلمه را درمي يابد و منظور آن را مي فهمد. البته بايد گفت اين مفهوم، گاهي با واقعيت تطابق دارد و دقيقا مطابق با واقعيت خارجي است و گاه با واقعيت هاي خارجي تطابق



[ صفحه 17]



ندارد و فقط برخاسته از ذهن و عقل كج فهم و وسوسه هاي شيطاني است.

چنانچه مفهوم با مصاديق تطابق داشته باشد، مرحله سوم علم حاصل مي گردد و آن «علم به مصاديق و ذوات علوم» است.

از آنجايي كه علم ائمه معصومين عليهم السلام، ظاهري و سطحي نيست و در تمامي امور مفاهيم آن با مصاديق علم تطابق دارد، علم ائمه يك قسم بوده و داراي يك مرحله است و آن علم، تطابق كامل با مفاهيم و مصاديق خارجي دارد. چرا كه آنان داراي سعه نفساني و وجودي هستند كه مفهوم و مصداق برايشان يكي است. در نتيجه مفاهيم علوم براي ايشان، همان مصاديق هستند. پس وقتي ايشان را گنجينه داران علم مي دانيم، در واقع آنها گنجواره هاي مصداق هاي علوم هستند.

در احاديث نيز گاهي ائمه عليهم السلام به «خزان علم الله» (گنجينه داران علم خداوند) توصيف شده اند. كافي، ج 1، ص 193. و گاهي نيز به «عيبة علم الله» (ظرف هاي گران بهاي علم خداوند) لقب يافته اند. معاني الاخبار، ص 35. و بعضي اوقات به «معدن علم الله» (معدن علم الهي) متصف گشته اند. اهل البيت في الكتاب و السنة، ص 196. همچنين در احاديثي، ائمه عليهم السلام را «عيش العلم» (زنده نگهداران علم) دانسته اند. نهج البلاغه، خ 239.

هر يك از اين تعابير، نشان دهنده عظمت علمي ائمه اطهار عليهم السلام است. چرا كه آنها وارثان انبيا و علم آنها متصل به علم خداوند است.



[ صفحه 18]