بازگشت

وسلالة النبيين وصفوة المرسلين وعترة خيرة رب العالمين


و (سلام بر شما اي) عصاره انبياي الهي و برگزيده رسولان و خاندان انتخاب شده پروردگار جهانيان.

يعني ائمه اطهار عليهم السلام، علاوه بر آنكه فرزندان جسماني پيامبراني همچون نوح، ابراهيم، اسماعيل و... مي باشند، فرزندان معنوي و روحاني تمام انبياي الهي و همچنين عصاره تمام پيامبران و دربردارنده خصوصيات تمام رسولان الهي هستند و آنچنان در عصاره بودن پيامبران و نتيجه گشتن براي رسولان الهي پيش رفته اند كه خاندان معنوي و جسماني براي برگزيده ترين افراد شده اند.

با آنكه «صفوة» و «سلالة» هم معنا مي باشند و هر دو به معناي «خالص شده» مي آيد، ولي «صفوة المرسلين» اخص از «سلالة النبيين» است. زيرا رسولان الهي افراد برگزيده تري نسبت به انبياي الهي هستند. چون تمام رسولان الهي، انبيا هستند، ولي بعضي از انبيا، به مقام رسالت رسيده اند.

در تعريف انبيا گفته اند: «نبي» كسي است كه از طرف خداوند به او وحي نازل مي شود و آنچه از طريق وحي دريافت مي دارد، چنان كه مردم از او بخواهند، در اختيار آنها قرار مي دهد. ولي «رسول» كسي است كه مأمور به ابلاغ باشد، يعني وحي الهي را دريافت كند و به مردم برساند.

با آنكه ائمه معصومين عليهم السلام خالص شده انبيا و رسولان الهي هستند، ولي عترت پيامبر اكرم بودن، اخص از خالص شده انبيا و رسولان بودن است.



[ صفحه 30]



پس اوصاف سه گانه اي كه در اين بخش براي اهل بيت عصمت عليهم السلام آمده، به ترتيب اهميت است. بدين ترتيب «سلالة النبيين» و «صفوة المرسلين» بودن، براي تصدي مقام امامت و جانشيني پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله كافي نيست، بلكه بايد به همراه «عترة خيرة رب العالمين» باشد.

بنابراين هر كه عترت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله نباشد، هر چند از سلسله با جلالت انبيا و مرسلين باشد و حتي به مقامي دست يافته باشد كه خالص شده رسولان و انبيا باشد، باز لايق امامت و جانشيني پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله نبوده و بايد به مقام سوم و درجه عترت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله نائل آمده باشد.