امام هادي در برابر صوفيه
اسلام در همه ي امور طرفدار اعتدال است و پيروانش را از افراط و تفريط برحذر مي دارد، گاهي براي بعضي از امامان عليه السلام از نظر اقتصادي و موقعيت زماني، شرايطي به وجود مي آمد، كه آنها در لباس و غذا و زندگي، برنامه اي در سطح پايين برمي گزيدند تا زندگي براي نيازمندان، ناگوار نباشد، با اينكه برنامه ي اصلي امامان عليهم السلام در شرايط غيراستثنايي، اعتدال و حد متوسط بود.
گروهي با تمسك به زندگي اميرمؤمنان علي عليه السلام، خود را به
[ صفحه 55]
تزهد و زهدنمايي زدند و كم كم در برابر امامان مانند امام صادق عليه السلام تا امام حسن عسكري عليه السلام جبهه گرفتند و بدعت صوفيگري را به وجود آوردند، آنها گستاخي را به حدي رساندند كه با صراحت به امام اعتراض مي كردند كه چرا لباس نو و گرانقيمت پوشيده است، مانند اعتراض سفيان ثوري زهد فروش تيره دل به امام صادق عليه السلام [1] و اعتراض آنها به برنامه ي امام رضا عليه السلام و پاسخ آن حضرت [2] .
مبارزات امامان عليهم السلام با آنها در حدي بود كه امام رضا عليه السلام فرمود:
من انكرهم فكانما جاهد الكفار بين يدي رسول الله:
«كسي كه صوفيه را انكار كند مانند آن است كه در ركاب رسول خدا صلي الله عليه و آله با كافران نبرد كرده است.» [3] .
روزي امام هادي عليه السلام يكي از شيعيان را ديد كه يك عدد ماهي را به دست گرفته و با وضع نامنظم (و صوفي منشانه و بي نزاكت) مي برد، در ضمن گفتاري به او فرمود:
يا معشر الشيعة انكم قد عاداكم الخلق فتزينوا لهم بما قدرتم عليه:
«اي گروه شيعيان! شما دشمن زياد داريد، هر قدر مي توانيد نظم و بهداشت و نظافت ظاهر خود را در برابر آنها رعايت كنيد و خود را بياراييد.» [4] .
[ صفحه 56]
محمد بن حسين بن ابي خطاب مي گويد: با امام هادي عليه السلام در مسجد النبي نشسته بوديم، ناگاه جماعتي از صوفيان وارد مسجد شدند و به گرد هم حلقه زدند و به ذكر «لا اله الا الله» مشغول شدند.
امام هادي به ما رو كرد و فرمود:
لا تلتفتوا الي هؤلاء الخداعين، فانهم خلفاء الشياطين و مخربوا قواعد الدين...:
«به اين دغلبازان توجه نكنيد، آنها جانشينان شيطانها و ويرانگران بنيادهاي دين هستند، آنها براي آسايش جسم پارسايي مي كنند، شب زنده داري آنها براي تحصيل غذاهاي چرب و شيرين است، عمري را با رياضت و سختي مي گذرانند تا فرصت گناهكاري بيابند، گرسنگي مي كشند تا به خوانهاي رنگين برسند، اذكار آنان براي فريفتن مردم و جلب دلهاي احمقهاي ساده لوح است، تا بارهاي آنها را بر دوش نهند....
من ذهب الي زيارة احد منهم حياً و ميتاً فكانما ذهب الي زيارة الشيطان و عبده و الاوثان...:
«كسي كه به ديدار زنده و مرده ي آنها برود، گويي به ديدار شيطان و بت پرستان رفته است، كسي كه به يكي از آنها كمك كند، گويا به يزيد و معاويه و ابوسفيان كمك كرده است.»
يكي از شيعيان حاضر به امام هادي عليه السلام عرض كرد: «گرچه به امامت شما معتقد و معترف باشد؟»
[ صفحه 57]
امام هادي عليه السلام خشمگين به او نگريست و فرمود:
«از اين تصورات برحذر باش، كسي كه امامت ما را پذيرفته باشد برخلاف روش و خشنودي ما گام برنمي دارد، آيا نمي داني كه آنها پست ترين فرقه هاي صوفيان هستند؟ سپس فرمود:
و الصوفية كلهم من مخالفينا، و طريقتهم مغايرة لطريقتنا، و ان هم الا نصاري و مجوس هذه الامة...:
«همه فرقه هاي صوفيان از مخالفان ما هستند و برنامه و روش آنها با برنامه و روش ما مغايرت دارد، آنها قطعاً نصاري و مجوس اين امت هستند، آنها كساني هستند كه در خاموش نمودن نور خدا سعي مي كنند، خداوند نور خود را كامل مي كند گرچه كافران نپسندند.» [5] .
پاورقي
[1] فروع كافي، ج 6، ص 442.
[2] سفينة البحار، ج 2، ص 55 و 56.
[3] سفينة البحار، ج 2، ص 57.
[4] فروع كافي، ج 6، ص 480.
[5] سفينة البحار، ج 2، ص 58.