بازگشت

سياست متوكل در تبعيد امام از مدينه به سامرا


متوكل از وجود علويان و نهضتها و شورشهاي آنها، سخت بيمناك بود و مي دانست همه ي آن نهضتها به خاطر وجود امام هادي عليه السلام است، او به پيروي از روش نياكان خود از جمله ي مأمون، تصميم گرفت امام هادي عليه السلام را به سامرا آورده و امام را زير نظر قرار دهد و به اين ترتيب ارتباط علويان با آن حضرت قطع گردد، در غير اين صورت، وجود امام در مدينه براي دستگاه طاغوتي متوكل، خطر قطعي به شمار مي آمد.

متوكل با ترفندها و نيرنگهاي مختلف خواست، امام هادي عليه السلام را مانند علماي درباري ديگر، جزء اطرافيان خود كند و با اين كار او را از نظر علويان و شيعيان ساقط نمايد و در نتيجه حكومت ننگين خود را از تزلزل و سقوط حفظ نمايد، وضع روحي متوكل نسبت به امام



[ صفحه 75]



هادي عليه السلام به گونه اي كه به اطرافيانش گفت:

ويحكم قد اعياني امر ابن الرضا، ابي ان يشرب معي، او ينادمني، او اجد فيه فرصةً في هذا:

«واي بر شما» موضوع پسر رضا عليه السلام [يعني امام هادي عليه السلام] مرا عاجز و درمانده ساخت، او از ميگساري و همدمي و رفت و آمد با من دوري مي كند و من هر كار مي كنم قادر نيستم، فرصتي براي وارد كردن او به بزم خودم بيابم.» [1] .

اين فراز بيانگر نهايت مقاومت امام هادي عليه السلام در برابر سلطان ديكتاتوري همچون متوكل است، امام هرگز فريب نيرنگها و تهديدهاي او را نخورد و با كمال بي اعتنايي به دستگاه او به زندگي پرافتخار خود ادامه داد.


پاورقي

[1] اصول كافي، ج 1، ص 502.