بازگشت

خريداري گوسفند براي عيد قربان و تقسيم آن بين مردم


ماه ذيحجه نزديك انجام مراسم حج بود، «اسحاق بن جلاب» مي گويد (به دستور امام هادي) گوسفندهاي بسيار خريدم، آنها را به



[ صفحه 141]



اصطبلي كه در منزل امام بود آوردم، سپس مرا خواست و آن گوسفندان را از آن اصطبل به جاي وسيعي انتقال داد و در آنجا همه ي آن گوسفندان را بين مردم و بستگانش تقسيم نمود (تا براي مراسم عيد قربان، گوسفند فراوان در دسترس باشد).

سپس من در روز هشتم ذيحجه از آن حضرت خواستم اجازه دهد تا (از سامرا) به بغداد نزد پدرم بروم، آن بزرگوار به من نوشت: «فردا در نزد ما بمان، سپس برو.»

من روز عرفه (نهم) در سامرا ماندم و شب عيد قربان در ايوان خانه امام هادي عليه السلام خوابيدم، هنگام سحر، آن جناب نزد من آمد و فرمود: «اي اسحاق برخيز.» برخاستم و چشمم را گشودم ناگاه خود را در خانه ام در بغداد ديدم، نزد پدرم رفتم و در كنار دوستان و آشنايانم نشستم، به آنها گفتم: «روز عرفه (نهم) در سامرا بودم و اكنون روز عيد به بغداد آمدم.» [1] با اينكه فاصله ي سامرا تا بغداد، بسيار است.


پاورقي

[1] اصول كافي، ج 1، ص 498 و 499.