بازگشت

زهد و پارسايي


امام هادي (ع) همچون پدران بزرگوار خود در نهايت درجه ي زهد و پارسايي مي زيست و از تمامي جاذبه ها و لذايذ مادي كناره گرفت، و اطاعت خدا را بر همه چيز مقدم داشت. منزل امام (ع) در مدينه و سامرا از هر نوع وسائل، تهي بود. مأموران متوكل



[ صفحه 45]



سر زده به منزل آن گرامي وارد شدند و خانه را با دقت بازرسي كردند، چيزي از تجملات زندگي در آن نيافتند و به متوكل گزارش دادند كه ديدند امام (ع) در اتاقي - در حالي كه ردايي پشمينه بر تن دارد - بر روي ريگها و شنها نشسته و فرشي زير پا ندارد.

«سبط بن جوزي» مي نويسد: امام هادي (ع) هيچ گرايشي به دنيا نداشت و همواره در مسجد بود. وقتي مأموران، خانه ي او را بازرسي كردند جز چند جلد قرآن و كتاب دعا و كتابهاي علمي چيزي نيافتند. [1] .

امام هادي (ع) به دنيا در حد بازاري مي نگريست كه مي بايد در آن تجارت مي كرد و براي زندگي جهان واپسين سود لازم و سرمايه ي مورد نياز را به دست آورد. آن حضرت در سخني فرمود:

«الدنيا سوق، ربح فيها قوم، و خسر آخرون.» [2] .

دنيا بازاري است كه گروهي در آن سود بردند و گروهي ديگر زيان.

در سخني ديگر فرمود:

«ان الله جعل الدنيا دار بلوي، و الآخرة دار عقبي، و جعل بلوي الدنيا لثواب الاخرة سبباً، و ثواب الآخرة من بلوي الدنيا عوضاً.» [3] .

خداوند دنيا را خانه ي گرفتاري و آزمايش و آخرت را خانه ي كيفر و پاداش قرار داده است، و گرفتاريها و آزمايشهاي اين جهان را موجب دستيابي به پاداش آخرت و ثواب آخرت را عوض رنجها و گرفتاريهاي دنيا مقرر كرده است.

كسي كه چنين نگرشي به دنيا و ماهيت آن داشته باشد، سرمايه ي عمر ارزشمند خود را صرف تجملات و اندوختن زخارف آن نمي كند و در مقابل، همه ي تلاش و كوشش خود را صرف كسب ثواب آخرت و رضوان الهي - كه در پرتو اطاعت و بندگي خدا و ارتباط و اتصال به حق حاصل مي شود - مي كند.

پيشواي دهم با اين درك و شناخت عميق از دنيا و آخرت، همچون جدش اميرمؤمنان (ع) دنيا را طلاق داد و از زر و زيور آن چشم پوشيد، و دوري گزيد و به خداي تعالي پيوست، و آنچه موجب تقرب به او بود انجام داد.



[ صفحه 46]




پاورقي

[1] حياة الامام علي الهادي (ع)، ص 45.

[2] تحف العقول، ص 358.

[3] همان.