بازگشت

بخشندگي


امامان معصوم (ع) براي مظاهر دنيوي از جمله مال و ثروت، ارزش ذاتي قائل نبودند



[ صفحه 59]



و سعي مي كردند به حداقل آن - كه زندگي معمولي روزانه ي آنان را تأمين كرده آن بزرگواران را در راه انجام وظايف فردي و اجتماعي ياري رساند - بسنده كنند و افزون بر آن را در راههايي كه موجب خشنودي خداوند بود صرف مي كردند.

يكي از اين راهها - كه در آيات و روايات نسبت به آن سفارش فراوان شده - انفاق و بخشش به افراد تهيدست و نيازمند است. اين سياست خداپسندانه ي مالي - كه در زندگي امامان (ع) در سطح گسترده و اعجاب برانگيزي به چشم مي خورد - علاوه بر جنبه هاي معنوي و آثار اخروي، عامل مهمي در فقر زدايي، كاهش فاصله ي طبقاتي در ميان جامعه ي اسلامي، تأليف قلوب افراد، حفظ شخصيت و علاقمند ساختن آنان به مكتب اهل بيت عليهم السلام و جلوگيري از ارتباط برقرار كردن و نزديك شدن آنان به دستگاه زر و زور خلفا بود.

در پرتو برخورداري ائمه (ع) از اين خوي نيكو، وجود آن بزرگواران پيوسته مايه ي اميد، و خانه شان، مركز نشر دانش، پناهگاه افراد نيازمند و درمانده و محل آمد و شد انسانهاي مختلف؛ به ويژه آنان كه از راه دور مي آمدند، بود.

اين مسأله، هم براي عموم مردم جا افتاده بود؛ به گونه اي كه وقتي فرد نيازمند و درمانده اي را مي ديدند او را به خانه ي امامان (ع) راهنمايي مي كردند؛ و هم براي خود افراد درمانده؛ بدين معني كه به محض مواجه شدن با مشكلي بدون درنگ و به طور مستقيم سراغ «بيت امامت» را مي گرفتند.

امام هادي (ع) همچون پدر بزرگوارشان كانون سخاوت و كرم بود و گاهي مقدار انفاقش به حدي از فزوني مي رسيد كه دانشمندي مانند «ابن شهر آشوب» پس از نقل آن مي گويد:

اين مقدار انفاق، معجزه اي است كه جز پادشاهان از عهده كسي ساخته نيست و تاكنون اين مقدار بخشش را از كسي سراغ نداريم. [1] .

مورخان موارد زيادي از احسان و انفاق پيشواي دهم به نيازمندان و درماندگان را نقل كرده اند كه ما به چند مورد بسنده مي كنيم.

- گروهي از بزرگان شيعه و ياران امام (ع) به نامهاي: ابوعمرو عثمان بن سعيد، احمد ابن اسحاق اشعري و علي بن جعفر همداني، به محضر آن حضرت شرفياب شدند.



[ صفحه 60]



احمد بن اسحاق از سنگيني بدهكاري خويش نزد امام (ع) شكايت كرد.

امام هادي (ع) به وكيلش «ابوعمرو» فرمود: سي هزار دينار به او،و سي هزار دينار به علي بن جعفر بده؛ براي خود نيز سي هزار دينار بردار. [2] .

امام (ع) با اين انفاق انبوه به زندگي اين بزرگان - كه به كار مبارزه و نشر فرهنگ ناب تشيع همت گمارده بودند و شايد فرصت چنداني براي كار و تأمين نيازهاي زندگي خود نمي يافتند - گشايشي بخشيد و تنگدستي را از آنان برطرف ساخت.

- ابوهاشم جعفري نقل مي كند: تنگدستي سختي بر من روي آورد. خدمت امام هادي (ع) رفتم. چون در محضرش نشستم فرمود:

اي ابوهاشم! شكر كداميك از نعمتهاي خدا را كه به تو عطا كرده مي تواني به جاي آوري؟

- من سكوت كردم و ندانستم چه بگويم.

- خداوند به تو نعمت ايمان را ارزاني داشته و (در پرتو آن) بدنت را بر آتش دوزخ حرام كرده، و سلامتي و عافيت داده و بر اطاعت و بندگي اش ياريت نموده و قناعت داده است تا در پرتو آن از اسرافكاري مصون بماني. اي ابوهاشم! من بدين مطالب آغاز به سخن كردم، چون گمان مي كنم تو مي خواهي از كسي كه اين همه نعمت به تو داده نزد من شكوه كني. من دستور دادم يكصد دينار به تو بدهند. آن را بگير! [3] .

امام (ع) در اين داستان ضمن بخشش به ابوجعفر و رفع نياز او، نعمتهاي بزرگ الهي را كه به او ارزاني داشته و هر يك از آنها شكر خاص خود را مي طلبد، به او متذكر شده است. و اين درس بزرگ را به وي داد كه وظيفه ي بندگي ايجاب مي كند كه او به جاي لب به شكوه گشودن از تنگدستيي كه به وي روي آورده و شايد به مصلحت او هم بوده، بهتر است شكر آن همه نعمت خدادادي را به جا آورد.

- اسحاق جمال مي گويد: براي ابوالحسن (ع) گوسفندان زيادي خريدم؛ سپس مرا خواست و از اصطبل منزلش به جاي وسيعي برد كه من آنجا را نمي شناختم؛ سپس



[ صفحه 61]



تمامي آن گوسفندان را ميان كساني كه آن حضرت دستور مي داد، توزيع كردم. [4] .

در روايت ديگر، زمان خريد و توزيع گوسفندان روز «ترويه» [5] ذكر شده است. [6] .

از اين روايت دو نكته ي مهم استفاده مي شود. نخست آن كه امام (ع) در مسائل مالي و انفاقهاي جزئي هم، مسائل امنيتي و حفاظتي را رعايت مي كرده است و اين، بيانگر شدت محدوديت آن گرامي از سوي دستگاه خلافت است؛ با اين حال امام (ع) اين كار را تحت پوشش قرباني انجام داد تا هرگونه سوء ظني را نسبت به خود از بين ببرد.

دوم: آنكه اين اقدام حضرت بيانگر اهتمام آن بزرگوار به مسأله ي قرباني است. وي كه مي ديد بستگان و خويشانش توانايي انجام اين عمل مستحب را ندارند و اگر او به آنان كمك نكند بناچار آن را ترك خواهند كرد، پيش از عيد قربان گوسفنداني براي ايشان مي فرستاد تا در روز عيد امكان قرباني برايشان فراهم باشد.


پاورقي

[1] مناقب، ج 4، ص 409.

[2] مناقب، ج 4، ص 409.

[3] بحارالانوار: ج 50، ص 129.

[4] كافي: ج 1، ص 498.

[5] روز هشتم ذيحجه.

[6] اعيان الشيعه، ج 2، ص 37.