بازگشت

وصيت امام جواد


امام جواد (ع) - به علم امامت مي دانست كه به زودي به بغداد احضار مي شود و به دست معتصم به شهادت مي رسد و فرزندان خردسالش يتيم مي مانند و چه بسا مورد اذيت و آزار و تحقير نظام سلطه ي ستمگر قرار گيرند، و نيز مي دانست كه مزدوران حكومت وقت در مدينه پس از رحلت او از اين خلأ استفاده كرده و به بهانه ي كوچكي پسران آن حضرت و نياز ايشان به قيمي كه تا زمان بلوغ، امورشان را اداره و اموالشان را حفظ كند، به خانه ي امام (ع) يورش برده و همه ي اموالش را به غارت خواهند برد.

نتيجه ي اين كار اين مي شد كه «بيت امامت» به طور كامل زير نفوذ و مراقبت مزدوران



[ صفحه 81]



خلافت در آيد و آنان هر طور مي خواهند در آن تصرف كنند، و معلوم بود كه در اين صورت چه نتايج سوء و پيامدهاي ناگواري به بار خواهد آمد.

روي اين جهات و پاره اي مصالح ديگر، امام جواد (ع) در اقدامي حساب شده فرزندش امام هادي (ع) را وصي خود قرار داد و او را مأمور رسيدگي به امور مربوط به ديگر فرزندان خويش از جمله موسي مبرقع كرد؛ ولي از آنجا كه امام هادي (ع) هنوز به سن بلوغ نرسيده بود، امام جواد (ع) در اين وصيت، يكي از ياران امين و مورد وثوق خود را به نام «عبدالله بن مساور» مسؤول رسيدگي و اداره ي اموال و تركه ي خود معرفي كرد و به وي دستور داد به محض بلوغ فرزندش امام هادي (ع) همه ي اموال را به او واگذار نمايد.

امام جواد (ع) احمدبن ابي خالد؛ خدمتكار خويش را شاهد بر اين وصيت قرار داد. به جز وي افراد ديگري نيز مثل حسن بن محمد بن عبدالله بن حسن از نوادگان امام سجاد (ع) معروف به «جواني» و نصر خادم، پاي وصيت را گواهي كردند.

تاريخ وصيت، يكشنبه، سوم ذيحجه ي سال 220 هجري ذكر شده است. [1] .

اين وصيت نامه دليل روشن ديگري بر امامت امام هادي (ع) از سوي پدر بزرگوارش مي باشد، و نيز بيانگر اين نكته ي مهم است كه در معصومين عليهم السلام، بلوغ به عنوان شرط صحت وصيت مطرح نيست، همان گونه كه در اصل عهده داري امامت شرط نيست.


پاورقي

[1] كافي، ج 1، ص 325 ، لازم به توضيح است كه تاريخ ذكر شده در وصيت نامه با قول به اينكه شهادت امام جواد (ع) در پنجم، يا ششم و يا آخر ذيحجه باشد، درست و قابل انطباق است نه بنا بر قول مشهور كه شهادت آن گرامي را تا آخر ذيقعده دانسته اند.