بازگشت

قيام يحيي بن عمر بن حسين


يحيي از نوادگان امام چهارم (ع) بود. وي قيام خود را در دوران متوكل آغاز كرد؛ ولي به دست «عبدالله بن طاهر» حاكم خراسان، دستگير و پس از تحمل چند تازيانه روانه ي زندان شد. ليكن پس از مدتي از زندان آزاد شد. دوباره با شعار «الرضا من آل محمد» مردم كوفه را به قيام دعوت كرد.

يحيي مردي شجاع و دلير بود و با مردم خوشرفتاري كرده و بر اساس عدالت عمل مي نمود. وي در آغاز نهضتش نخست به زيارت قبر حضرت اباعبدالله (ع) رفت و در جمع زائران حسيني سخنراني كرد و تصميم خود را آشكار ساخت. جمعي از زائران دعوت او را پذيرفته اطرافش را گرفتند؛ سپس به كوفه رفت. در آنجا نيز گروه زيادي به او پيوستند.

يحيي براي تأمين هزينه ي نهضت، بيت المال كوفه را به تصرف خود در آورد و نيز پولهاي صرافاني را كه آرم حكومتي داشت از آنان گرفت.

چون خبر قيام «يحيي» به بغداد رسيد، «محمد بن عبدالله بن طاهر»، حاكم بغداد سپاهي را به جنگ او فرستاد. بعضي از سرداران سپاه اعزامي كه در دل به يحيي متمايل بودند، با بي ميلي فرمان والي را پذيرفتند.

بين نيروهاي حكومتي و يحيي جنگ سختي در گرفت. عباسيان، نخست از انقلابيون شكست خوردند؛ ولي با رسيدن نيروي كمكي براي آنان، يحيي به شهادت رسيد، تعدادي از نيروهايش اسير و بقيه كشته يا متواري گشتند.



[ صفحه 110]



شهادت يحيي در ميان مردم كوفه و هواداران وي در بغداد موجي از تأثر و اندوه ايجاد كرد. مردم بغداد ابتدا شهادت او را باور نمي كردند و با صداي بلند فرياد مي زدند: او كشته نشده و فرار نكرده، بلكه سر به بيابان نهاده است. ولي وقتي سر بريده ي او را وارد بغداد كردند مردم يقين كردند كه او به شهادت رسيده است. [1] .

شاعران آزاده و مبارزي كه در اين دوران مي زيستند در رثاي يحيي و عظمت نهضت او و نيز درباره ي جنايات حكومت عباسيان، اشعار زيادي سرودند، كه ابوالفرج اصفهاني بعضي از آنها را آورده است. [2] براي نمونه چند شعر «ابن رومي» را از ميان قصيده ي مفصلي كه در رثاي يحيي سروده است ذكر مي كنيم.



امامك فانظر اي نهجيك تنهج

طريقان شتي: مستقيم و اعوج



الا ايهذ الناس طار ضريركم

بآل الرسول الله، فاخشوا، او ارتجوا



ابعد المكني بالحسين شهيدكم

تضاء مصابيح السماء فتسرج



لنا و علينا، لا عليه و لا له

تسجسج اشراب الدموع و تنشج



وكيف نبكي فائزاً عند ربه

له في جنان الخلد عيش مخرفج



و كنا نرجيه لكشف عماية

بامثاله، امثالها تتبلج [3] .



- در پيش روي تو دو راه: راست و كج وجود دارد. اينك بنگر كه رهرو كدامين راه هستي.

-هان اي مردم! براستي كه زيان شما نسبت به خاندان رسول خدا (ص) بسيار شد؛ پس از خدا بترسيد، يا آماده ي عذاب او باشيد.

- آيا پس از آن شهيد بزرگوار شما كه كنيه اش حسين بود باز هم ستارگان آسمان مي درخشند؟

- سيلاب اشك و گريه براي ما و بر ما، براي او و بر او، مي ريزد.

- چگونه بگرييم براي كسي كه نزد پروردگار خويش رستگار گشته و در بهشت برين زندگي عالي و فراخي دارد.



[ صفحه 111]



- ما براي زدودن تاريكيها به او چشم اميد داشتيم، و به وسيله ي افرادي مانند او اين چنين تاريكيهايي برطرف مي گردد.


پاورقي

[1] ر.ك: مقاتل الطالبيين، ص 420 - 422.

[2] براي آگاهي بيشتر از اين اشعار به مقاتل الطالبيين، ص 430 - 434 رجوع كنيد.

[3] همان، ص 424 - 425 .