بازگشت

متوكل و تخريب قبر امام حسين


دشمني و كينه توزي متوكل نسبت به اهل بيت پيامبر (ص) به خاطر ترس و وحشتي بود كه وي از سوي اين خاندان وابسته به شجره ي رسالت نسبت به حكومت خود احساس مي كرد. او مي دانست كه علويان، به ويژه آنهايي كه مردم را به «الرضا من آل محمد» فرا مي خواندند، جز پيشوايان معصوم (ع) فرد ديگري را شايسته ي خلافت اسلامي نمي دانند؛ بنابراين، حركت اينان بدون ارتباط با پايگاههاي استوار و مردمي و الهام از روح الهي و انقلابي آنان نخواهد بود.

و نيز مي دانست كه بنابر اعتقاد شيعيان، اين ارتباط و الهام گيري منحصر به دوران زندگي پيشوايان معصوم (ع) نيست؛ بلكه بارگاه و حرم ايشان نيز الهام بخش و حركت آفرين است؛ از اين رو، موضعگيريهاي كينه توزانه ي متوكل، به علويان، و حتي وجود مبارك امام هادي (ع) محدود نمي شود؛ بلكه او دست به جنايتي زد كه روي بني اميه را سفيد كرد.

متوكل مي ديد بارگاه ملكوتي ريحانه ي رسول خدا (ص) و سرور جوانان اهل بهشت؛ امام حسين (ع) مورد عنايت مردم است و به عنوان يكي از پايگاههاي مهم انقلابيون علوي به شمار مي رود و حق طلبان و ظلم ستيزان، به ويژه علويان - از جمله يحيي بن عمر - با اجتماع و ازدحام در اين پايگاه و الهام از روح پرخاشگر و ظلم ستيز فرزند عزيز پيامبر (ص) و خون پاك او، مبارزات خود را شكل مي دهند و مردم را به قيام عليه ستمگران عباسي و مفاسد اجتماعي دعوت مي كنند، و اين در حالي بود كه قبور نياكان وي و همكيشان اموي اش مزبله اي از مزبله هاي روي زمين و يا در نقطه اي دور افتاده و تاريك، جاي درندگان بياباني است. از اين رو، تصميم گرفت به موازات ستيز با زندگان پرخاشگر به جنگ شهداي آنان نيز برود و دست مردم، به ويژه شيعيان را از اين پايگاه الهام بخش كوتاه كند.

عاملي كه آتش كين متوكل را شعله ورتر و او را در ويران كردن مرقد مطهر اباعبدالله (ع) مصمم تر ساخت اين بود كه پيش از آنكه او به خلافت برسد يكي از زنان



[ صفحه 143]



خواننده، كنيزكان خود را نزد وي فرستاد تا به هنگام مستي وي برايش آواز بخوانند.

زماني كه متوكل به خلافت رسيد، كسي را نزد آن زن فرستاد تا خوانندگاني برايش بفرستد. گفتند: او در سفر است و به زيارت قبر امام حسين (ع) رفته است. زن ياد شده در كربلا از درخواست متوكل آگاه شد؛ از اين رو، با شتاب به بغداد بازگشت و يكي از كنيزان خود را كه مورد علاقه ي متوكل بود براي او فرستاد.

متوكل از او پرسيد: كجا بوديد؟ گفت: بانويم به حج رفته بود، ما را نيز همراه خود برده بود- اين قضيه در ماه شعبان رخ داده بود - متوكل حيرت زده پرسيد: در ماه شعبان به كدام حج رفته بوديد!؟ زن گفت: به زيارت قبر حسين (ع).

متوكل با شنيدن اين سخن برافروخته شد؛ به حدي كه رگهاي گردنش برخاست و دماغش پر باد شد. دستور داد بانوي آن كنيزك را دستگير كرده به زندان افكنند و تمام اموالش را مصادره نمايند. [1] .

در پي اين قضيه، متوكل به فرمانده ي پليس خويش دستور داد اعلام كند: مردم موظفند تا سه روز كربلا را ترك كنند؛ بديهي است پس از انقضاي اين مدت هر كس در كربلا ديده شود، دستگير و راهي زندان «مطبق» خواهد شد. [2] سپس پاسگاههايي به فاصله ي يك ميل بر سر راههاي منتهي به كربلا ايجاد كرد و افرادي را بر آنها گمارد تا هر كس براي زيارت قبر مطهر امام حسين (ع) مي رود، دستگير كرده به نزد وي ببرند، و او دستور قتل يا شكنجه ي آنان را صادر مي كرد. [3] .

متوكل پس از ايجاد جو ترور و اختناق و پراكنده ساختن شيعيان از اطراف حرم مقدس امام حسين (ع) به كارگزارانش دستور داد تا آن قبر مطهر را خراب كنند؛ ليكن كارگزاران مسلمان از ارتكاب اين جنايت بزرگ سرباز زدند. ناچار، يهوديان را مأمور اجراي اين توطئه كرد. [4] .



[ صفحه 144]



متوكل اين كار را بر عهده ي «ديزج»؛ يهودي تازه مسلمان شده گذاشت و به او دستور داد قبر مطهر و خانه هاي اطراف آن را ويران سازد. «ديزج» حرم حسيني و خانه هاي اطراف آن را تا حدود دويست جريب ويران كرد؛ سپس به يهودياني كه همراه خود برده بود دستور داد تا همه ي آن زمينها را زراعت كنند و در همه ي زمينهاي ياد شده، آب جاري ساخت. [5] .

اين جنايت، خشم مردم به ويژه دوستان اهل بيت (ع) را برانگيخت و موجب شد تا چهره ي خودكامه و ضد اسلامي اين خليفه عباسي براي همگان برملا شود. مردم بغداد از طريق شعار نويسي بر در و ديوار و پخش اطلاعيه در مراكز عمومي مانند مساجد و بدگويي به متوكل، خشم و انزجار خود را از اين جنايت ابراز داشتند. [6] .

شعرا نيز در قالب شعر، متوكل را در برابر اين اقدام ضد اسلامي اش سرزنش كردند. شاعري در مقام مقايسه اين جنايت با آنچه كه «يزيد» نسبت به امام حسين (ع) انجام داد مي گويد:



بالله ان كانت امية قد اتت

قتل ابن بنت نبيها مظلوما



فلقد اتاه بنو ابيه بمثله

هذا لعمري قبره مهدوماً



اسفوا علي ان لا يكونوا شاركوا

في قتله فتتبعوه رميماً [7] .



- سوگند به خدا، اگر امويان فرزند دختر پيامبر خود را مظلومانه كشتند،

- بني عباس نيز با ويران كردن قبر او، جنايتي همچون جنايت بني اميه مرتكب شدند.

- آنان از شركت نكردن در كشتن حسين بن علي (ع) متأسف شدند، اينك با تجاوز به خاك او، و ويران كردن قبرش، راه بني اميه را پي گرفتند.

آري، متوكل در سال 236 هجري به اين انگيزه و اميد كه با ويران كردن قبر سيدالشهداء عليه السلام ياد و نام آن حضرت را براي هميشه از خاطره ها محو خواهد كرد، مرتكب اين جنايت هولناك شد. ولي نقشه اش نقش بر آب گشت و جز نكبت و



[ صفحه 145]



تيره بختي در دنيا و زيان و خسران ابدي در آخرت، چيزي دستگيرش نشد. چرا كه با به هلاكت رسيدن او، همه چيز به حالت اوليه بازگشت و قبر فرزند رسول الله(ص) با شكوهتر از اول بنا شد و همچون گذشته، كعبه ي دلها، پناه درماندگان، مزار عاشقان و ميعادگاه مبارزان و انقلابيون گشت.



[ صفحه 146]




پاورقي

[1] مقاتل الطالبيين، ص 395.

[2] كامل ج 7، ص 55.

[3] ر.ك: مقاتل الطالبيين، ص 395.

[4] حياة الامام علي الهادي(ع) ص 302.

[5] مقاتل الطالبيين، ص 395 - 396.

[6] تاريخ الخلفاء، ص 347.

[7] همان.