بازگشت

سال تبعيد


در منابع تاريخي نسبت به سال تبعيد امام هادي (ع) به «سامرا» اختلاف وجود دارد. از پاره اي از آنها استفاده مي شود كه زمان تبعيد، سال 243 بوده است. «ابن صباغ» بر اين نظريه تصريح دارد. [1] .

آنچه مي توان به عنوان مؤيد اين نظريه ذكر كرد تاريخي است كه در بعضي از منابع در ذيل نامه ي متوكل به امام (ع) ثبت شده است. [2] به احتمال قوي مستند «ابن صباغ» هم همين نامه است.

بنابر اين قول، مدت اقامت امام (ع) در سامرا تا زمان شهادتش حدود يازده سال خواهد بود؛ آنگونه كه در همان منابع بدان اشاره شده است. [3] ولي منابع بيشتري، [4] مدت اقامت امام (ع) در سامرا را بيست يا بيست و اندي سال نوشته اند، و با توجه به اين زمان شهادت آن حضرت به اتفاق مورخان، سال 254 هجري بوده است، سال تبعيد 234 خواهد بود.

آنچه مي توان در تقويت اين نقل آورد دو مطلب است:

1- شيخ كليني، نامه ي متوكل به امام هادي (ع) را بدون ذكر تاريخ آورده است و تنها در سلسله ي سندنامه به تاريخ 243 به عنوان زماني كه راوي، نسخه اي از نامه ي ياد شده را از



[ صفحه 168]



«يحيي بن هرثمه» گرفته است، اشاره كرده مي نويسد:

محمد بن يحيي از بعضي از اصحاب نقل كرده است كه گفت: من نسخه اي از نامه ي متوكل به ابوالحسن سوم را در سال 243 از يحيي بن هرثمه به دست آوردم. اين نسخه عبارت است از.... [5] .

بنابراين نقل، سال 243 زمان دستيابي به نامه متوكل و استنساخ آن بوده است نه زمان نوشتن آن براي امام (ع) و ظاهراً مستند شيخ مفيد، اربلي و ابن صباغ - مبني بر آن كه زمان اقامت امام (ع) در سامرا حدود يازده سال بوده است - همان تاريخي است كه در پايان نامه ي متوكل به آن حضرت ذكر كرده اند.

2- توجه به موقعيت خاص امام هادي (ع) در مدينه و دشمني و كينه توزي متوكل نسبت به علويان، به ويژه آن حضرت اين نظريه را تأييد مي كند. سال 243 همزمان با يازدهمين سال حكومت متوكل است. و از ديد سياسي بسيار دور به نظر مي رسد كه متوكل؛ اين دشمن سرسخت خاندان پيامبر (ص) كه در سال 236 هجري مرقد مطهر و بارگاه ملكوتي امام حسين (ع) را به صرف آن كه الهام بخش آزادمردان و سمبل مبارزه با ستم بود ويران ساخت، يازده سال از مبارزات و فعاليتهاي متعرضانه ي پيشواي دهم (ع) - كه وجودش مايه ي اميد و حركت انقلابيون و محضرش سرچشمه ي زلال علوم و معارف اسلامي بود - غافل، يا بي تفاوت باشد؛ در حالي كه سال 234 مطابق با دومين سال زمامداري متوكل است. و اين مدت براي تحت نظر گرفتن تلاش هاي امام (ع) و ارزيابي اوضاع سياسي و چگونگي برخورد با آن حضرت طبيعي است.


پاورقي

[1] الفصول المهمة، ص 283.

[2] ر. ك: ارشاد، ص 333؛ كشف الغمه، ج 3، ص 172؛ الفصول المهمة، ص 280.

[3] ر.ك: منابع ياد شده، به ترتيب، صفحات 334، 174 و 283.

[4] ر.ك: تذكرة الخواص، ص 322؛ تاريخ بغداد، ج 12، ص 56؛ مناقب، ج 4، ص 401 و بحارالانوار، ج 50، ص 206 - 207.

[5] كافي، ج 1، ص 501.