بازگشت

حمايت معنوي از نهضتهاي علويان


قيامها و نهضتهاي علويان در دوران امام هادي (ع) - كه پيش از اين به بعضي از آنها اشاره كرديم - در بيشتر موارد با انگيزه ي مبارزه با دستگاه ستم عباسي و براندازي آن، و جايگزين كردن نظام اسلامي به رهبري فردي از خاندان پيامبر (ص) كه مقبول و مرضي همگان باشد، صورت مي گرفت، و رهبران و پرچمداران اين نهضتها به طور معمول، پايبند



[ صفحه 218]



به اسلام و معتقد به امامت امام هادي (ع) بودند؛ از اين رو، هيچ دليلي وجود نداشت كه آن حضرت در برابر چنين نهضتهايي بي تفاوت باشد تا چه رسد به اين كه موضع منفي داشته باشد.

مسأله اي كه هست اين است كه امام (ع) در شرايطي بود كه نمي توانست حركت آنان را آشكارا تأييد و امضا كند. چه آن كه پشتيباني آشكار آن حضرت از قيامهاي علويان، علاوه بر آنكه جان امام (ع) را در معرض خطر جدي قرار مي داد، موجب ايجاد محدوديت و سختگيري بيشتر دستگاه خلافت نسبت به علويان، به ويژه سران آنان مي شد.

با اين حال، از آنجا كه علويان پرخاشگر عليه حكومت ظلم و ستم عباسي از دودمان پيامبر (ص) بودند و به جرم حق طلبي و ستم ستيزي مورد آزار و شكنجه ي عباسيان قرار گرفته يا به قتل مي رسيدند و اموالشان به يغما برده مي شد، گرفتاري آنان، پيشواي دهم (ع) را سخت متأثر مي ساخت و هرگاه فرصتي پيش مي آمد سعي مي كرد آنان را دلداري داده، تمايل قلبي و پشتيباني معنوي خود را از ايشان اعلام نمايد.

«ابوهاشم» يكي از ياران آن حضرت مي گويد: «با ابوالحسن (ع) به قصد ديدار و ملاقات با بعضي از انقلابيون به بيرون سامرا رفتيم...» سپس به بيان معجزه اي از امام(ع) كه در آنجا رخ داده مي پردازد و داستان را ناتمام مي گذارد و مشخص نمي كند كه امام (ع) با انقلابيون ديدار و گفتگو كرد يا نه و اگر ديدار صورت گرفته چه مسائلي ميان آنان مطرح شده است؟ [1] .


پاورقي

[1] ر.ك: اعلام الوري، ص 343.