بازگشت

فراهم كردن زمينه ي غيبت حضرت مهدي


امام هادي عليه السلام ازاوضاع و احوال دوران خود نيز دوران فرزندش امام حسن عسكري (ع) آگاهي كامل داشت و مي ديد روز به روز جو فشار و اختناق، شديدتر و حساسيت دستگاه خلافت نسبت به امامان شيعه بيشتر مي شود. همچنين مي دانست كه در آينده ي نزديك، تاريخ امامت در آستانه ي تحولي جديد و بي سابقه - يعني غيبت امام (ع) از انظار - قرار مي گيرد؛ از اين رو، يكي از محورهاي فعاليت خود را آماده ساختن اذهان شيعيان نسبت به غيبت نوه ي بزرگوارش حضرت مهدي (ع) قرار داد.

فعاليتهاي امام (ع) در اين زمينه در شعاعي محدود و در نهايت دقت و احتياط صورت مي گرفت، و سعي حضرت بر اين بود كه هيچ مشخصه اي از حضرت مهدي (ع) - حتي نام او - براي مردم بازگو نشود تا مبادا به گوش حكمرانان عباسي برسد و از لحاظ امنيتي به زيان جبهه ي امامت تمام شود. اينك چند نمونه ي بيانگر اين موضع:

- عبدالعظيم حسني، يكي از ياران امام هادي (ع)، به حضور آن حضرت رسيد و عقايد خود را بر او عرضه كرد. در بخش امامت، يكايك امامان را نام برد و چون به امام هادي (ع) رسيد درنگ كرد. امام (ع) سخن او را پي گرفت و فرمود:

پس از من، حسن است؛ پس مردم با جانشين او چگونه خواهند بود؟

عبدالعظيم پرسيد: چگونه سرورم!؟ فرمود:

زيرا او ديده نمي شود و جايز هم نيست نام او برده شود تا زماني كه قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد، آنسان كه از ظلم و جور پر شده است. [1] .



[ صفحه 228]



- علي بن عبدالغفار مي گويد: شيعيان پس از درگذشت امام جواد (ع) به امام هادي (ع) نوشتند و از جانشين آن حضرت پرسيدند. امام (ع) در پاسخ نوشت:

امر امامت تا مادامي كه من زنده ام برعهده من است، و پس از من، برعهده جانشين من كه از سوي خدا تعيين شده است. چه خواهد بود براي شما نسبت به «خلف» بعد از «خلف»؟ [2] .

- علي بن مهزيار مي گويد: به ابوالحسن عسكري (ع) نوشتم و از آن حضرت از «فرج» پرسيدم. امام (ع) در پاسخ نوشت:

زماني كه مولا و صاحب شما از سرزمين ستمگران غايب شد، منتظر فرج باشيد. [3] .

- ايوب بن نوح از امام هادي (ع) نقل مي كند كه آن حضرت فرمود:

زماني كه پيشواي شما از ميان شما برداشته شود، از زير پاي خود منتظر فرج باشيد. [4] .

امام هادي(ع) در اين بيانات، به طور كلي سربسته به موضوع غيبت امام زمان (ع) اشاره نموده، اذهان ياران خود را براي رويا رو شدن با اين دوران آماده كرد.


پاورقي

[1] كمال الدين و تمام النعمة، ص 380؛ اعلام الوري، ص 409.

[2] همان مدارك، ص 382 و 411.

[3] كمال الدين و اتمام النعمة، ج 2، ص 380.

[4] كافي، ج 1، ص 341. متن روايت چنين است: «اذا رفع علمكم من بين اظهركم فتوقعوا الفرج من تحت اقدامكم»، كلمه ي «علمكم» احتمال دارد به تحريك، يعني «علمكم» باشد و مقصود كسي است كه آگاه و مطلع از راه حق است و شما را بدان راه هدايت مي كند. و احتمال دارد به كسر عين: «علمكم» باشد يعني: صاحب و دارنده ي دانش شما. و انتظار فرج از زير گامها، كنايه از نزديك بودن آن و امكان و سرعت دسترسي به آن است. چه آنكه آن چيزي كه زير پاي انسان است نزديكترين چيزها به انسان مي باشد و با برداشتن گام از روي آن مي توان به آن دست يافت (ر.ك: مراة العقول: ج 4، ص 56)، در معناي روايت احتمالات ديگري نيز داده شده است.