بازگشت

غلات


سران اين فرقه عبارت بودند از: علي بن حسكه قمي، محمد بن نصير نميري، حسن بن محمد، معروف به ابن بابا قمي، فارس بن حاتم قزويني و قاسم بن يقطين قمي.

علي بن حسكه، معتقد به الوهيت و ربوبيت امام هادي (ع) و نبوت و رسالت خود و سقوط همه ي واجبات و تكاليف ديني بودند. محمد بن نصير نيز با ابن حسكه در مسائل ياد شده هم عقيده بود؛ علاوه بر آنكه قائل به تناسخ بود و ازدواج با محارم، همچنين لواط را روا مي شمرد. [1] .

پيشواي دهم (ع) در برابر افراد ياد شده و عقايد كفر آميز آنان موضع گرفت و ضمن اظهار بيزاري از ايشان، چهره ي پليدشان را براي همگان برملا كرد و يكي از آنان را كه



[ صفحه 233]



وجودش براي جامعه ي اسلامي خطرناك بود مهدورالدم دانست و فرمان قتلش را صادر كرد. امام (ع) در پاسخ بعض شيعيان - كه درباره ي ابن حسكه و عقايد باطل او پرسيده بودند - نوشت:

ابن حسكه - كه لعنت خدا بر او باد - دروغ مي گويد و من او را در رديف دوستان خود نمي شناسم. خداي او را لعنت كند. سوگند به خدا، پروردگار، رسول خويش و پيامبران خويش از او را جز به آيين حنيف و نماز و زكات و روزه و حج و ولايت نفرستاد و پيامبر (ص) جز به خداي يكتاي بي همتا دعوت نكرد.

ما جانشينان او نيز بندگان خداييم و به او شرك نمي ورزيم. اگر او را اطاعت كنيم بر ما رحم خواهد كرد، و چنانچه از فرمانش سربتابيم گرفتار كيفرش خواهيم شد. من از كسي كه چنين سخناني مي گويد بيزاري مي جويم و از چنين گفتاري به خدا پناه مي برم. شما نيز از آنان دوري گزينيد و ايشان را در فشار و تنگنا قرار دهيد و چنانچه به هر يك از آنان دسترسي پيدا كرديد، سرش را با سنگ خرد كنيد! [2] .

امام (ع) گاهي بدون آنكه از سوي اصحاب سؤال شود، نظر خود را نسبت به افراد ياد شده اعلام مي كرد. محمد بن عيسي نقل مي كند: امام هادي (ع) بدون آنكه پرسشي از او بشود براي من نوشت:

خداوند قاسم بن يقطين و علي بن حسكه قمي را لعنت كند. شيطاني بر او ظاهر مي شود و حرفهاي دروغ و بي اساس را به او القا مي كند. [3] .

نصر بن صباغ مي گويد: حسن بن محمد معروف به ابن بابا و محمد بن نصير قمي و فارس بن حاتم قزويني مورد لعن امام هادي (ع) قرار گرفتند. [4] .

فارس بن حاتم، پيشواي غلات در مرحله اي از انحراف و گمراهي قرار داشت كه امام (ع) دستور قتل او را صادر نمود و براي قاتلش بهشت را تضمين كرد و فرمود:

فارس، به اسم من دست به كارهايي مي زند و مردم را فريب مي دهد و آنان را به بدعت در دين فرا مي خواند. خون او براي هر كس كه او را بكشد هدر است. كيست كه با كشتن او مرا راحت كند، و من در مقابل،بهشت را براي او تضمين كنم؟



[ صفحه 234]



يكي از ياران امام (ع) فرمان آن حضرت را اجرا نمود و با به هلاكت رساندن «فارس» امام(ع) و جامعه ي اسلامي را از شر او راحت كرد. [5] .


پاورقي

[1] ر.ك: اختيار معرفة الرجال، ج 2، ص 805، رديف 999 و 1000.

[2] اختيار معرفة الرجال، ج 2، ص 804، رديف 997؛ وسائل الشيعه، ج 18، ص 554.

[3] اختيار معرفة الرجال، ج 2، ص 804، رديف 996.

[4] همان، ص 805، رديف 999.

[5] اختيار معرفة الرجال، ج 2، ص 807، رديف 1006.