بازگشت

رشد و نمو امام


امام هادي - عليه السلام - در خانداني پا گرفت كه اخلاق و انسانيت مجسم بودند، ادب و محبت بر سراسر اين خانواده سايه گستر بود؛ كودك به بزرگ احترام مي گذاشت و بزرگ در محبت و مهر به كودك پيش قدم بود. مورخان نمونه هاي شگفت انگيزي از ويژگي هاي اخلاقي اين خاندان را نقل كرده اند مثلا منقول است كه: «امام حسين در برابر برادر خويش حضرت امام حسن - عليهماالسلام - هرگز سخن نمي گفت و اين كار را براي تجليل و بزرگداشت برادر مي كرد» [1] .

يا اين كه: «امام زين العابدين هرگز در حضور مادر يا دايه ي خويش غذايي نخورد بخاطر اين كه مبادا نظر مادر يا دايه قبلا به سمت آن غذا جلب شده باشد و بدين وسيله حقوق آنان را ضايع كند و دل ايشان را بشكند.» [2] .

رعايت اين گونه موارد اخلاقي، مانند رفتار انبيا است و متخلقين به آن در همان اوجي پرواز مي كنند كه انبياي الهي مطمح نظرشان بوده است. امام هادي در دامان پدر با يكايك فضائل و مكارم اخلاقي پدر مأنوس مي گشت و از زلال دانش ايشان سيراب مي شد، هر روز پدر جلوه هايي از روح آتشين خود را بر فرزند عيان مي ساخت و او را براي مسؤوليت بزرگ آينده، آماده مي نمود. پدر آنچنان شيفته ي فرزند بود كه از ابراز آن نمي توانست خودداري كند و بارها اعجاب و شگفتي خويش را از اين انسان



[ صفحه 22]



نمونه و ممتاز نشان مي داد. نمونه ي زير گوياي اين مطلب است.

مورخين نقل مي كنند هنگامي كه امام جواد قصد حركت به سمت عراق را داشت امام هادي را كه در آن زمان شش ساله بود در دامان خود نشاند و از او پرسيد: دوست داري از عراق چه هديه اي برايت بياورم؟ امام هادي تبسمي كرده فرمود: «شمشيري چون آتش...».

آنگاه امام جواد رو به فرزند ديگر خود «موسي» نموده از او پرسيد: تو چه دوست داري؟ موسي پاسخ داد: «فرش خانه اي...».

امام شگفتي خود را نشان داده و در حالي كه از پاسخ امام هاي مشعوف بود فرمود: «ابوالحسن به من شباهت دارد و مانند من است.

پاسخ امام نشان شجاعت ذاتي و آمال وي بود و اين چيز غريبي نيست زيرا تمامي امامان اين خصيصه را در خود داشتند.


پاورقي

[1] مناقب، ابن شهرآشوب، ج 3، ص 401.

[2] منتهي الامال، ج 2، ص 8 چاپ جديد.