بازگشت

نياز به امامت


امامت از بنيادهاي اساسي دين اسلام است كه بدون آن تماميت و كمال اين



[ صفحه 33]



ديانت محقق نمي شود و هرگز از آن بي نياز نخواهد شد. احتياج به امامت تنها براي اداره امور ديني نيست بلكه امامت در تمامي بخش هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي اسلام نقش تعين كننده اي دارد و استقلال، سيادت، امنيت، آزادي و آرامش امت مسلمان را تضمين مي كند. شايد اساسي ترين علت نياز به امامت، مسأله انسان سازي باشد. امام و امامت است كه فضيلت و نيكي را در جامعه گسترش مي دهد و روح هايي به استواري كوه مي پروراند، امامت است كه خودمحوري، غرور، طمع، حسد و ديگر انحرافات را از ريشه مي خشكاند و با تمامي كجروي ها نبرد مي كند.

سرمنشأ تمامي نيكي ها و عامل دوام جوامع انساني و ام الفضائل، ايمان به خداوند است كه امام تجسم حقيقي اين اعتقاد و مبلغ آن در تمام حركات و سكنات خود است. ايمان به خدا است كه عالم را از مصائب جنگ، نابودي و ديگر تنش هاي ناخواسته حفظ مي كند و اين ائمه بوده اند كه تلاش عمده شان مصروف تعميق آن در ميان مردم بوده است، امامان بودند كه پرچم ايمان را در بلنداي آسمان به اهتزاز درآوردند و براي اعلاي كلمه توحيد تن به دشواري هاي جنگ، زندان، خانه نشيني و.. دادند و آثار درخشاني در اين زمينه از خود به يادگار گذاشتند.

اين نهج البلاغه است كه عميق ترين مفاهيم اعتقادي را براي ما شرح مي دهد و ما را دعوت مي كند تا در آفريده هاي خداوندي انديشمندانه بنگريم و زيبايي هاي فضائل را چنان به رخ ما مي كشد كه شيفته ي اخلاق اولياءالله مي شويم و آرزو مي كنيم كه خود، در اين سلك درآييم و حقيقت گرايش هاي حيواني را چنان دقيق به تصوير مي كشد كه ما را از مفاسد و رذائل اخلاقي متنفر مي سازد.

صحيفه سجاديه يا انجيل آل محمد - صلوات الله عليهم - نيز نقش مهمي در لطيف كردن روحها دارد و مرغزار سرسبز ايمان است و سرچشمه ي زلال تشنگان معارف و اخلاق. تمامي ادعيه مأثوره از ائمه در اين نكته مشترك بوده و تزكيه نفس و پالايش روان را مدنظر قرار مي دهند و درصدد نجات آدميان از وادي جهل و غرور مي باشند. در كتب احتجاجي و كلامي دلايل استواري از ائمه در دفع شبهات معاندين حق و منكرين خدا روايت شده است.



[ صفحه 34]



امام هادي در زيارت خود موسوم به «جامعه» به بخش هايي از كوشش و تلاش اجداد خود براي تحكيم ايمان اشاره مي كند در اين جا به فرازهايي از اين زيارتنامه اشاره مي كنيم:

«السلام علي الدعاة الي الله، الادلاء علي مرضاة الله، و المستقرين في امر الله، و التامين في محبة الله، و المخلصين في توحيد الله، و المظهرين لأمر الله..».

«سلام بر دعوت كنندگان به سوي حق و راهنمايان به خوشنودي خداوند، درود بر استواران در اجراي امر الهي و مستغرقان در محبت الهي، سلام بر موحدان مخلص و آشكاركنندگان امر خدايي...».

امام سپس خطاب به اجداد خويش مي گويد: «شما شأن، جلال و مجد خداوندي را بزرگ داشتيد و نام او را برقرار نموديد و ميثاق او را استوار كرديد و پيمان اطاعت او را محكم نموديد. براي خدا در نهان و آشكار به نصيحت پرداختيد و با حكمت و پند نيكو به راه خدا دعوت كرديد و جانهايتان را در راه خوشنودي حضرت باري تعالي فدا نموده و دشواري هاي ناشي از دعوت به سوي خدا را تحمل كرديد و صبر نموديد. نماز را بپاي داشتيد، زكات داديد و امر به معروف و نهي از منكر نموديد و در راه حق به بهترين وجه به جهاد برخاستيد تا آن كه دعوت حق را آشكار كرده واجباتش را بيان نموديد و حدود الهي را برپا كرديد. شرايع و احكامش را گسترديد و سنت هاي خداي را تعيين كرديد و خشنودي حق را به دست آورديد تسليم قضاي حق بوديد و رسولان پيشين را تصديق كرديد...».

در فرازهاي بالا نقش پيكارگرانه ائمه را براي به اهتزاز درآوردن پرچم توحيد و دفاع از ارزش هاي ديني و اسلامي به خوبي مشاهده مي كنيم. آنان مخلصانه جان و مال خود را فداي حق و راه حق كردند و در اين راه چشم داشتي جز از ذات مقدس خداوندي نداشتند.



[ صفحه 35]