بازگشت

دعاهاي حضرت در قنوت نمازشان


از امام هادي - عليه السلام - دعاهايي روايت شده كه ايشان در قنوت نمازشان مي خواندند. نگاهي به اين دعاها، اوج انقطاع ايشان را از تعلقات مادي و شدت اتصالشان را به مبدأ هستي بخش به خوبي نشان مي دهد. در اينجا ما پاره اي از اين سخنان فروتر از قرآن و فراتر از سخنان بشر را نقل مي كنيم:

الف - «اللهم ان مناهل كراماتك بجزيل عطياتك مترعة، و أبواب مناجاتك لمن أملك مشرعة، و عطوف لحظاتك لمن ضرع اليك غير متقطعة، و قد الجم الحذار، و اشتد الاضطرار، و عجز عن الاصطبار أهل الانتظار، و انت اللهم بالمرصد من المكان، اللهم و غير مهمل مع الامهال، و اللائذ بك آمن، و الراهب اليك غانم القصد، اللهم لبابك سالم.

اللهم فعاجل من قد استن في طغيانه، و استمر علي جهالته لعقباه في كفرانه، و اطعمه حلمك عنه في نيل ارادته، فهو يتسرع الي أوليائك بمكارهه، و يواصلهم بقبايح مراصده، و يقصدهم في مظانهم بأذيته، اللهم اكشف العذاب عن المؤمنين و ابعثه جهرة علي الظالمين، اللهم اكفف العذاب عن المستجيرين، و اصببه علي المغترين، اللهم بادر عصبة الحق بالعون، و بادر اعوان الظلم بالقصم، اللهم اسعدنا بالشكر، و امنحنا النصر، و اعذنا من سوء البداء و العاقبة و الحظر...» [1] .

الف - «پروردگارا! آبشخور بخششت دريايي است مملو از هداياي بزرگ و



[ صفحه 52]



درگاه مناجاتت براي آن كه سعادت پيدا كند والا و ارزشمند است. و نگاه مهربانت همواره به سوي كسي است كه به درگاهت دست نياز دراز كند.

پروردگارا! هراس بر دلها سايه افكن شد و درماندگي به اوج رسيد و منتظران را ديگر توان صبر نمانده است و تو در كمينگاه، ناظر همگاني.

پروردگارا! مهلت دادن تو فراموش كردن نيست و پناهنده ي به تو در امان است و هر كه به تو رو آورد و مقيم آستانت گردد سلامتي و سعادت را در كنار خود خواهد داشت.

پروردگارا! آن را كه در طغيان خود غوطه ور است و همچنان بر مركب جهالت سوار و به سمت كفرانت مي تازد فروكوب، حلم تو دشمنان ما را به طمع واداشته است و آنان مي پندارند كه به آرزوهاي پليد خويش خواهند رسيد لذا در راه اوليايت دام مي نهند و به آنان آسيب مي رسانند و انديشه هاي شومي را در خيال فاسد خود مي پرورانند.

پروردگارا! عذاب آتش را از مؤمنان دور كرده و در خرمن هستي ظالمان بزن.

پروردگارا! پناهندگانت را از عذاب دور كن و آنان را كه بردباري تو فريبشان داده است معذب فرما.

پروردگارا! حق جويان را ياري ده و ياوران ستم را نابود فرما.

پروردگارا! توفيق شكرگزاري به ما عطا كن. مارا پيروزي ده و از سوءعاقبت و حوادث غيرقابل پيش بيني و بداء ناخوشايند حفظ كن...» [2] .

دعاهاي ائمه اهل بيت - عليهم السلام - فقط به جنبه هاي روحي و معنوي نمي پرداخت بلكه شامل تمامي جلوه هاي زندگي مي گشت. در اين دعا زندگي سياسي، مصائب و مشكلات مردم در زمان خلفاي خودكامه ي عباسي و زورگويي هاي آنان به خوبي مورد توجه قرار گرفته است. احتمال قوي مي رود



[ صفحه 53]



كه حضرت در اين دعا متوكل عباسي، طاغوت زمان را كه در ستم به علويان بيش از ديگر خلفاي عباسي اهتمام داشت مطمح نظر قرار داده باشد.

ب - دعاي زير نيز از جمله دعاهاي حضرت است كه در قنوت خوانده مي شد:

«يا من تفرد بالربوبية، و توحد بالوحدانية، يا من اضاء باسمه النهار، و أشرقت به الأنوار، و اظلم بأمره حندس الليل و هطل بغيثه وابل السيل، يا من دعاه المضطرون فأجابهم، و لجأ اليه الخائفون فآمنهم، و عبده الطائعون فشكرهم، و حمده الشاكرون فأثابهم، ما اجل شأنك، و اعطي سلطانك، و انفذ احكامك، انت الخالق بغير تكلف، و القاضي بغير تحيف، حجتك البالغة، و كلمتك الدامغة، بك اعتصمت و تعوذت من نفثات العقدة، و رصدات الملحدة، الذين الحدوا في اسمائك، و ارصدوا بالمكاره لأوليائك، و اعانوا علي قتل انبيائك و اصفيائك، و قصدوا لاطفاء نورك باذاعة سرك، و كذبوا رسلك، و صدوا عن آياتك و اتخذوا من دونك و دون اوليائك وليجة و رغبة عنك، و عبدوا طواغيتهم بدلا منك، فمننت علي اوليائك بعظيم نعمائك، وجدت عليهم بكريم آلائك، و اتممت لهم ما اوليتهم بحسن جزائك حفظا لهم من معاندة الرسل، و ضلال السبل، و صدقت لهم بالعهود السنة الاجابة، و خشعت لك بالعقود قلوب الانابة فأسألك اللهم باسمك الذي خشعت له السماوات و الأرض و احييت به اموات الاشياء، و امت به جميع الاحياء، و جمعت به كل متفرق، و فرقت به كل مجتمع، و اتممت به الكلمات، و اريت به كبري الآيات، و ثبت به علي التوابين، و اخرت به عمل المفسدين فجعلت عملهم هباءا منثورا تبرتهم تبتيرا... ان تصلي علي محمد و آل محمد، و ان تجعل شيعتي من الذين حملوا فصدقوا، و استنطقوا فنطقوا آمنين مأمونين.

اللهم اني أسألك لهم توفيق اهل الهدي، و اعمال اهل اليقين، و مناصحة اهل التوبة، و عزم اهل البصر، و تقية اهل الورع، و كتمان الصديقين حتي يخافوك، اللهم مخافة تحجزهم عن معاصيك حتي يعملوا بطاعتك لينالوا



[ صفحه 54]



كرامتك، و حتي يناصحوا لك و فيك خوفا منك، و حتي يخلصوا لك النصيحة في التوبة حبا لهم فتوجب لهم محبتك التي اوجبتها للتوابين، و حتي يتوكلوا عليك في امورهم كلها حسن ظن بك، و حتي يفوضوا اليك امورهم ثقة بك.

اللهم لا تنال طاعتك الا بتوفيقك، و لا تنال درجة من درجات الخير الا بك، اللهم يا مالك يوم الدين العالم بخفايا صدور العالمين طهر الأرض من نجس اهل الشرك، و اخزس الخراصين عن تقولهم علي رسولك الافك.

اللهم اقصم الجبارين وابر المفترين، و ابد الأفاكين الذين اذا تتلي عليهم آيات الرحمن قالوا: أساطير الأولين و انجز لي وعدك انك لا تخلف الميعاد، و عجل فرج كل طالب مرتاد انك لبالمرصاد، و اعوذ بك من كل لبس ملبوس، و من كل قلب من معرفتك محبوس، و من نفس تكفر اذا اصابها بؤس، و من واصف عدل عمله عن العدل معكوس و من طالب للحق و هو عن صفات حق منكوس، و من مكتسب اسم باسمه مركوس، و من وجه عند تتابع النعم عليه عبوس، اعوذ بك من ذلك كله و من نظيره و اشكاله و امثاله انك عليم حكيم..».

«اي كسي كه در پروردگاري، يكتاست و وحدت حقيقي را به خود اختصاص داده است.

اي آن كه به نامش روز پرتوافشاني مي كند و فروغ مي درخشد و به دستورش تيرگي، شب را مي پوشاند و از ابر رحمتش سيل به وجود مي آيد.

اي كسي كه درماندگان او را خواستند و پاسخ شنيدند و ترسندگان بدو پناه آوردند و لذت ايمني را چشيدند و عابدان و شاكران نتيجه عبادت و شكر خود را دريافتند، چه پرشكوه و والامقام هستي! و چقدر سلطنت و شكوهت فراگير است و دستورات و اوامرت روا و نافذ، تويي آفريننده بدون دشواري و تويي داور منصف.

حجت تو رسا و سخنت ستم كوب است، از افسونگران بدكار به تو پناه مي آورم، و از ملحدان و تحريف كنندگان نامهايت كه در كمين دوستان و



[ صفحه 55]



پرستندگانت هستند و دامهايشان، به تو اعتصام مي جويم.

پروردگارا! ملحدان به كشتن پيامبران و برگزيدگانت كمك كردند و در تلاش بودند تا نور توحيدت را با كتمان حقيقت نبوت خاموش كنند و رسولانت را تكذيب كردند و مانع آياتت گشتند و غير از تو و يارانت، كساني ديگر را به دوستي و سرپرستي خويش انتخاب كردند و طاغوت ها را به جاي تو پرستيدند (خداوندا كيد آنان را به خودشان برگردان).

پروردگارا! با نعمت هايت منتي بزرگ بر دوستانت گذاشتي و بر آنان بخشش هاي كريمانه اي كردي و با حفظ آنان از دشمنان پيامبران و راه هاي گمراهي، بهترين پاداش را به آنان عطا فرمودي و زبان هاي اجابت پذير آنان را گويا كردي، و دلهاي توبه كار، پيوندي استوار با تو يافت.

پروردگارا! تو را سوگند مي دهم به اسمي كه آسمان ها و زمين برايش خاضع گشتند و به وسيله آن، مردگان را زنده كردي و زندگان را ميراندي و پراكنده ها را گردآوردي و گردآمده ها را پراكندي و به وسيله آن معجزات و آيات بزرگ را نشان دادي كه توابين دلشان ايمن گشت و پايان كار مفسدان را تباه كردي و آنان را نابود ساختي... تا بر محمد و آل محمد درود بفرستي و شيعيانم را از كساني قرار دهي كه امانت ولايت را پذيرفتند و با صداقت پاسدار اين وديعه ي الهي بودند و زبانشان جز به حق گويا نگشت و آنان را ايمني جاودانه بخشيدي.

پروردگارا! من براي شيعيانم از تو توفيق اهل هدايت، اعمال اهل يقين خلوص اهل توبه، عزم اهل صبر، تقيه اهل ورع و كتمان صديقين را مي خواهم.

پروردگارا! در دل شيعيانم بيمي انداز كه آنان را از معصيت كاري بازدارد و به طاعت تو مشغول كند تا آن كه به كرامت تو دست يابند و در جهت رضاي تو پند گويند و خالصانه توبه كنند و آنان را محبوب تو قرار دهد همانطور كه توابين مورد محبت تو هستند و تا آن كه با حسن ظن در تمام امور بر تو توكل كنند و با اعتماد كارهايشان را به تو بسپارند.



[ صفحه 56]



پروردگارا! طاعت تو در گرو توفيق است و به هيچ يك از مراتب نيكي نتوان رسيد جز به وسيله تو.

پروردگارا! اي مالك روز جزا و اي آگاه به نهاني هاي سينه هاي عالميان، زمين را از پليدي مشركان پاك بفرما و دهان ياوه گويان و تهمت زنندگان به پيامبرت را ببند.

پروردگارا! جباران و تهمت زنندگان را در هم شكن و نابود كن، و آن تكذيب كنندگان حق را كه آيات الهي را داستان ها و افسانه هاي پيشينيان مي دانستند از صفحه ي روزگار محو كن، وعده ات را تحقق بخش كه تو هرگز خلف وعده نمي كني. و هر حق جوي را گشايش ده كه تو در كمينگاهي.

پروردگارا! به تو پناه مي آورم از هر پوشش و زنگار حق و هر دلي كه از معرفت و شناخت تو دور است و هر انساني كه به هنگام رنج و مصيبت كفر ورزد و هر توصيف كننده ي عدالت كه عمل او برخلاف آن باشد و هر جوينده ي حق كه رفتارش و صفاتش به خلاف حق باشد، از اين موارد و مانند آن به تو پناه مي آورم به راستي كه تو دانا و فرزانه هستي...» [3] .

امام در آغاز اين دعاي شريف به توحيد خدا پرداخته و پس از تمجيد او از خداوند پناه و عصمت مي جويد و در هر سختي و رنجي حق را پناهگاه خود مي داند زيرا جز خدا كسي گره گشا نيست و كسي جز او حوادث ناگوار را از امام دفع نمي كند. همچنين حضرت از هر جبار سركشي كه پايبند هيچ عهد و سوگندي نيست و براي خدا، وقار و ارزشي قائل نمي باشد به خداوند پناه مي برد.

امام در اين دعا براي شيعيان توفيق و استواري و دوري از شر و غرور را مي خواهد تا آنان اسوه هاي خوبي باشند براي ساير مسلمانان در سلوك راه حق. در پايان حضرت اهل شرك و نفاق را كه از آيات الهي روي گردان



[ صفحه 57]



شده اند آنها را به مسخره مي گيرد و نفرين مي كند.


پاورقي

[1] مهج الدعوات و المصباح.

[2] مهج الدعوات و المصباح.

[3] مهج الدعوات و مصباح كفعمي.