داستان هائي از پيامبران
امام هادي - عليه السلام - براي يكي از ياران خود برخي از داستان هاي پيامبران از جمله چند مورد زير را نقل فرمود:
نوح و ابليس: حضرت امام هادي - عليه السلام - گفتگوي پرنكته اي از نوح - عليه السلام - با ابليس بدين شرح نقل فرمود:
«ابليس نزد نوح آمد و گفت: تو را بر گردن من حقي عظيم است پس از من نصيحت و پندي بخواه كه به تو خيانت نخواهم ورزيد.
حضرت نوح پرسش از او را كراهت داشت كه وحي الهي فرود آمد و خداوند از او خواست سؤال كند.
نوح گفت: خودت سخن بگو.
ابليس گفت: اگر از بني آدم كسي را بخيل يا حريص و آزمند و يا حسود و يا زورگو ببينيم، او را همچون توپ به بازي مي گيريم و به هر سو بخواهيم مي رانيم و اگر همه ي اين خصلت ها در او جمع باشد او را شيطان مريد (شيطان رانده از درگاه الهي) مي ناميم.
نوح از او پرسيد: آن حق بزرگي كه بر گردنت دارم چيست؟
ابليس پاسخ داد: تو بر اهل زمين نفرين كردي و آنان را به دوزخ فرستادي و بدينسان من آسوده گشتم و اگر نفرين تو نبود بايستي روزگار درازي صرف
[ صفحه 183]
گمراه كردن آنان كنم». [1] .
امام ياران خود را با بيان اين تمثيل بر آن مي دارد تا از اين صفات كه انحطاط آدمي را در پي دارد پاك كنند و از سقوط در گنداب رذايل بپرهيزند.
موسي و خدا: امام - عليه السلام - مناجات و گفتگويي را كه ميان موساي نبي و خداوند متعال رخ داده بود بدين مضمون نقل فرمود:
«موسي گفت: پروردگارا! پاداش آن كه بخاطر شرم از تو خيانت را ترك مي كند چيست؟.
خداوند فرمود: ايمني و سلامت در روز قيامت پاداش اوست.
موسي گفت: پاداش آن كه اهل طاعت و پيروانت را دوست مي دارد چيست؟.
خداوند فرمود: آتشم را از تن او دور كرده و دوزخ را بر او حرام خواهم كرد.
موسي گفت: كيفر آن كه مؤمني را به عمد بكشد چيست؟
خداوند فرمود: در روز قيامت به او نگاه نخواهم كرد و از لغزش هايش درنخواهم گشت.
موسي گفت: پروردگارا! پاداش آن كه مردم را نرنجاند و به آنان نيكي رساند چيست؟
خداوند متعال فرمود: روز قيامت آتش دوزخ به او مي گويد: مرا بر تو راهي نيست (و تو در اماني)». [2] .
امام - عليه السلام - اين داستان و غير آن را براي ياران خود نقل مي كرد تا آنان را به معالي اخلاق رهنمون سازد و درسي باشد كه از آن پند گيرند و طريقه اولياي الهي را پيشه خود سازند.
حكمت عيسي (ع): امام براي ياران خود سخن حكيمانه زير را از قول عيسي - علي نبينا و عليه السلام - نقل فرمود:
[ صفحه 184]
«اگر كسي از شما با دست راست انفاق كرد دست چپ خود را باخبر نسازد و اگر نماز خواند آن را پنهاني بجاي آورد» [3] .
خداوند متعال شايسته مي داند كه عمل نيك مؤمن در خفا و پنهاني صورت گيرد و از تظاهر و نمايش در امور خير، خودداري كند و با پخش خبر نيكي خود نسبت به برادر مؤمني، اجر خود را ضايع نسازد.
مؤمن بايد هنگام نيكي و انفاق پاداش خود را از خداوند متعال بخواهد و از خودنمايي بپرهيزد.
پاورقي
[1] قصص الانبياء راوندي.
[2] امالي صدوق.
[3] مآثر الكبراء، ج 3، ص 243.