بازگشت

حرف (غ)، (ف)


109 - «فارس بن حاتم قزويني»: شيخ او را از اصحاب امام هادي نام مي برد و مي افزايد او غلوكننده و ملعون است [1] كشي مي گويد: نصر بن الصباح مي گفت: امام هادي - عليه السلام - حسن بن معروف بن ابن بابا، محمد بن نصير النمري و فارس بن حاتم قزويني را لعن كرد. [2] .

از امام هادي - عليه السلام - اخبار زيادي در لعن فارس و اجتناب و دوري شيعيان از او وارد شده است زيرا او عامل گمراهي و انحراف بشمار مي رفت. در اين جا به پاره اي از اخبار محكوم كننده ي ابن حاتم اشاره مي كنيم:

1 - عروه طي نامه اي از امام هادي - عليه السلام - درباره ي فارس استفسار نمود و حضرت چنين پاسخ داد:

«او را تكذيب كنيد و رسوا نماييد. خداوند او را از رحمت خويش دور كند و خوار نمايد او در تمام ادعاها و گفته ها و توصيفاتش دروغ مي گويد ليكن شما از هم سخني و برخورد كلامي با وي خودداري نماييد و با او مشورت و گفتگو نكنيد و راهي براي فتنه انگيزي او بازمگذاريد خداوند شر او و امثال او را از سر ما و شما دور كند و خود ايشان را دفع نمايد» [3] .

2 - ابراهيم بن داوود يعقوبي با ارسال نامه اي از حضرت امام هادي - عليه السلام - درباره ي فارس پرسش كرد و حضرت پاسخ داد: «به او توجهي مكن و



[ صفحه 242]



اگر نزدت آمد او را سبك و خوار كن» [4] .

3 - امام هادي - عليه السلام - نامه اي درباره ي فارس بدين مضمون به علي بن عمر قزويني نگاشت:

«درباره ي فارس پرسيده بودي به يقين بدان تنها آن چيزي را خواهم گفت كه مطابق واقع و راه صحيح باشد و تو را به امري خلاف واقع و مغضوب خداوند رهنمون نخواهم شد اما آنچه بايد انجام دهي آن است كه با تمام كوشش و توان خود، فارس را لعن كني و دشمني او را پيشه نمايي و به هر وسيله بتواني شر او را دفع نمايي؛ زيرا تو را به ديانت حقيقي دستور مي دهم پس بكوش و با شدت او را لعن و رسوا كن، عرصه را بر او تنگ كن و راهي براي نفوذ او در ميان اصحاب ما بازمگذار و كوشش هاي او را تباه ساز به ياران ما در آن جا نيز همين را بگو و آن را برايشان استوار كن زيرا من فرداي قيامت در پيشگاه خداوند از اين امر مؤكد و مهم پرسش خواهم كرد. پس واي بر منكر و سركش. (اين نامه را) به خط خود در شب سه شنبه نهم ربيع الاول سال 250 ه نگاشتم. به خدا توكل مي كنم و او را سزاوار ستايش بسيار مي دانم...» [5] .

اين ها برخي از نامه هايي بودند كه امام درباره ي اين شخص منحرف و از دين خارج شده و دشمن اسلام نگاشتند.

«فارس» بدعتگري گمراه بود كه مردم را به خروج از حدود دين و تحريف آيات و مسخ اسلام فرامي خواند و ما آراء او را هنگام بحث از دوران امام خواهيم آورد. به هر حال خيانت اين شخص مسخ شده و حيوان صفت تا بدان جا رسيده بود كه امام خواستار هلاكت وي شده و مي فرمود:

«كيست آن كه مرا از او راحت كند و او را بكشد تا من نزد خداوند ضامن بهشت براي او باشم» [6] .

110 - «فتح بن يزيد جرجاني»: شيخ و برقي او را از اصحاب امام هادي



[ صفحه 243]



برمي شمارند [7] و نجاشي او را صاحب مسائل - فكر مي كنيم پاسخ هايي است كه امام هادي - عليه السلام - در برابر پرسش هايي كه از ايشان شد فرمودند - مي داند.

111 - «فضل بن شاذان نيشابوري»: شيخ او را از اصحاب امام هادي - عليه السلام - برمي شمارد. [8] فضل يكي از برجسته ترين و چيره دست ترين عالمان اسلامي و متفكران شيعي بشمار مي رود و در عصر خود در علوم و فنون مختلف آثار ارزشمندي بجا گذاشت و ما در اين جا فهرست وار برخي از جنبه هاي شخصيتي اين بزرگوار را مي آوريم:

ستايش امام حسن عسكري (ع):

امام حسن عسكري هنگام ملاحظه يكي از آثار اين بزرگوار با الفاظي عبيرآميز و عطرآلود بر او درود و رحمت فرستاد و فرمود: «بر اهل خراسان به خاطر بودن فضل و اقامت او در آنجا غبطه مي خورم و رشك مي برم» [9] .

بار ديگري كه امام يكي از تأليفات فضل را مشاهده فرمود، سه مرتبه بر او درود فرستاد و طلب رحمت نمود و سپس اين گونه كتابش را تأييد كرد: «مطالب اين كتاب صحيح و شايسته عمل كردن است» [10] .

رد بر مخالفين:

فضل بر دفاع از اعتقادات خود و زدودن شبهه اي كه پيرامونش به وجود آمده بود پرداخت و گفت: «من جانشين گذشتگان هستم. محمد بن ابي عمير، صفوان بن يحيي و ديگران را درك كردم و از آنان از پنجاه سال پيش تاكنون حديث نقل كرده ام. هشام بن حكم - رحمةالله عليه - كه درگذشت يونس بن عبدالرحمن - رحمةالله - جانشين او گشت و با مخالفان به جدال و جهاد علمي برخاست تا آن كه او نيز درگذشت و كسي را جز سكاك بجا نگذاشت و او نيز به نبرد فكري با مخالفان برخاست تا آن كه درگذشت - خدايش رحمت كند - و من پس از آنان - رحمت خدا بر آنان باد - جانشين آنها هستم» [11] .



[ صفحه 244]



فضل جانشين به حق اين بزرگان بود و مانند آنان به دفاع از ارزش هاي اسلامي و حريم اعتقادي اهل بيت و اصولي كه آنان بنيان نهادند پرداخت و مخالفان را محكوم ساخت.

تأليفات:

اين دانشمند بزرگوار در زمينه هاي مختلفي مانند فقه، تفسير، كلام، فلسفه، علم اللغه و منطق آثاري به وجود آورد كه از 150 نوشته و تأليف تجاوز مي كند. [12] برخي از تأليفات او را شيخ [13] ، نجاشي [14] ، ابن نديم [15] و ديگران نقل كرده اند.

112 - «فضل بن كثير بغدادي»: شيخ او را از اصحاب امام هادي - عليه السلام - ياد مي كند. [16] .

113 - «فضل بن مبارك»: از امام هادي - عليه السلام - نقل كرده است و محمد بن عيسي عبيدي نيز از او روايت مي كند. [17] .


پاورقي

[1] رجال طوسي.

[2] رجال كشي.

[3] رجال كشي.

[4] رجال كشي.

[5] رجال كشي.

[6] رجال كشي.

[7] رجال طوسي و برقي.

[8] رجال طوسي.

[9] رجال كشي.

[10] رجال كشي.

[11] رجال كشي.

[12] رجال نجاشي.

[13] الفهرست شيخ طوسي.

[14] رجال نجاشي.

[15] الفهرست ابن نديم.

[16] رجال طوسي.

[17] معجم رجال الحديث، ج 12، ص 339.