بازگشت

بدگويي از متوكل


مسلمانان به شدت سياست هاي متوكل را تخطئه كرده به نكوهش و بدگويي او پرداختند و در مجالس و محافل او را ناسزا گفتند و حتي بر ديوارها و مساجد و خيابان هاي بغداد شعارها و شعرهايي عليه او نوشته شد. شعرهايي در نكوهش او دهان به دهان مي گشت و مردم آنها را به خاطر مي سپردند. شعر زير كه گوينده آن از ترس مجازات، خود را معرفي نكرد و احتمالا ابن سكيت يا بسامي [1] بود زبان حال مردم آن روزگار مي باشد:



تالله ان كانت امية قداتت

قتل ابن بنت نبيها مظلوما.. [2] .



«به خدا سوگند اگر بني اميه فرزند دخت پيامبر اكرم را مظلومانه به شهادت رساندند برادران آنها (بني عباس) نيز مانند همان جنايت را مرتكب شدند و قبر امام را ويران كردند گويا از اين كه نتوانستند با امويان در جنايتشان شريك باشند افسوس مي خوردند لذا به دنبال استخوان هاي پوسيده او هستند تا نصيبي نيز برده باشند».

حقيقت امر آن است كه عباسيان روي بني اميه را سفيد كردند و با علويان رفتاري كردند كه هرگز از بني اميه سر نزده بود. امويان با همه قساوت و سنگدلي از خيلي از ملوك و خليفه هاي عباسي باشرف تر و انسان تر بودند و بعضي از آنان فضائلي داشتند كه مؤسس عباسيان يعني سفاح و منصور از آنها



[ صفحه 345]



بويي نبرده بودند. اين مطلب را امام صادق - عليه السلام - به تصريح مي گويد و عباسيان را وحشي تر از امويان معرفي مي كند. (شعر زير به خوبي نظر مردم آن روزگار را در اين باره نشان مي دهد:



يا ليت ظلم بني مروان قد رجعت

و يا ليت عدل بني عباس في النار



اي كاش ستم امويان بازمي گشت و عدالت! عباسيان به جهنم مي رفت).

در اين جا سخن از زندگاني سياسي در عصر امام - عليه السلام - را به پايان مي بريم.


پاورقي

[1] فوات الوفيات، ج 1، ص 203.

[2] اخبار الدول، ص 159. تاريخ الخلفاء، ص 347.