بازگشت

پيشگفتار


بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمين، والسلام علي النبيين و الصديقين، و صلوات الله و بركاته علي خاتم المرسلين محمد و آله الهداة الميامين.

گاه پيش خود مي انديشم كه آيا همين شناخت جزئي به نامهاي ائمه و تاريخ ولادت و شهادت آنها براي ارتباط ما با اين بزرگواران كفايت مي كند؟ و آيا فقط همين شناخت ما را پيرو آنان و آنها را امام ما مي گرداند؟ در اين صورت نشانه ي اقتداي به آنها چيست؟ اگر يكي از ما را در پيشگاه پروردگار حاضر كنند و خداوند از او بپرسند: پيشوا و يا پيشوايان تو كيانند؟ و او در پاسخ نام پيشوايانش را بر زبان آورد بدون آنكه ويژگيها و كردارها و تعاليم آنان را شناخته باشد، و ائمه عليهم السلام نه تنها او را نشناسند كه حتي منكر شيعه بودنش شوند، آيا در اين صورت او عذري پذيرفتني در نزد خدا دارد؟

من در اين باره ترديد مي كنم و احتمال مي دهم كه بر دوستداران اهل بيت كه مدعي هواخواهي خاندان پيغمبر و پيروي از راه و روش اين بزرگوارانند، واجب است كه آنان را به گونه اي مورد شناخت قرار دهند كه يمان آنها و ائمه



[ صفحه 6]



ارتباط تام و كامل برقرار كند و البته اين شناختي است كه از حد و مرز اسما و القاب بسيار فراتر مي رود و دست كم به شناخت شيوه ي كلي آنان در زندگي و قسمتي از آنچه كه آنان به اجراي آن دستور داده اند، مي انجامد.

اگر چنين احتمالي صواب باشد، بر يك فرد شيعه واجب است كه در برنامه ي مطالعاتي و پژوهشي خود، شناخت تاريخ ائمه عليهم السلام را ولو بطور خلاصه، بگنجاند.

هر چند كه شناخت بيشتر سيما و زندگي اين رهبران و غور و تأمل در گفتار آنان، بر درجات انسان در پيشگاه پروردگار مي افزايد و بهاي كردار صالح او را افزوني مي بخشد.

آنچه در صفحات بعد به آن خواهيم پرداخت در واقع بضاعت مزجاتي است كه به پيشگاه ائمه عليهم السلام به تحفه مي بريم به اين اميد كه خداوند متعال به فضل و كرم خويش آن را از ما به نيكويي قبول كند.

محمد تقي مدرسي



[ صفحه 7]