بازگشت

توسل به حيله ي سياسي براي انتقال


در نامه اي كه متوكل به امام مي نويسد از اشتياق خود به ديدار امام سخن مي گويد البته نيازي به توضيح اصل نامه نيست زيرا اصل نامه كه از طرف متوكل ارسال شد با همه حلاوت در عبارت و لطف در معنا بوي تهديد مي داد و كم و بيش از دخالت امام ابوالحسن هادي در اوضاع سياسي حكايت مي كرد و به طور كنايه ابهام انگيزي سفر



[ صفحه 43]



به سوي سامرا را يك سفر جبري نشان مي دهد، امام خواه و ناخواه مدينه را به قصد سامرا ترك فرمود.

باري طبق صلاح ديدهاي سياسي - اجتماعي امام تصميم به سفر گرفت، البته با همان تشريفات و احتراماتي كه متوكل وعده داده بود اين سفر برگزار شد، اما هنگامي كه موكب امام به شهر سامرا رسيد متوكل دستور داد خاندان رسالت را به بهانه اينكه هنوز قصر مناسبي جهت اقامت امام تهيه نديده اند در (خان الصعاليك) فرود آورند خان الصعاليك از نظر لغت به معناي (خانه گدايان) مي باشد، اين مكان جاي محترم و مجللي نبود هر چند اقامت امام در آنجا بيش از دو سه روز به طول نينجاميد و بعد به خانه آبرومند و آبادي نقل مكان كردند ولي از ديدگاه سياسي اين نخستين ضربه اي بود كه متوكل به زعم خود بر شخصيت امام هادي فرود آورده بود.

سياستمداران و مردمان سودپرست و آنان كه شخصيت ها را بر ملاك ماديات مي سنجند سودها و زيانهاي زندگي را در سود و زيان مادي منحصر مي دانند و مطلقا به معنويات و مقام روحي اشخاص نمي انديشند، داراي چنين بينشي هستند متوكل كه در محيط حيات خود جز قصر و شكوه و تجمل و امر و نهي، برجستگي ديگري نمي ديد، امتيازات حيات خود را محدود به همين چيزها مي دانست و بنابراين ضربتي كه يك چنين موجود پستي مي خواست به امام هادي (ع) وارد كند، اسكانش در خان الصعاليك بود متوكل با اين روش خائنانه خود خيال كرده بود كه پسر رسول خدا را سخت كوبيده و مقام شامخ او را در هم شكسته



[ صفحه 44]



يا دست كم از مرتبه اعلايش فرود آورده است ولي اگر متوكل مي دانست و متوكل هاي ديگر جهان مي توانستند بدانند، ملاك اعتبار و ارزش انسان در محيط انسانيت چيست هرگز در مبارزات زندگي آلوده به اين كردارهاي ناپسند و ناجوانمردانه نمي شدند، متوكل موجود حريص و ساديك بوده و از آزار مردم دل شاد مي گشت. معروف است كه اين خليفه در محافل مستي و شادي خود ناگهان هوس مي كرد كه سبدهاي عقرب و زنبيل هايي از مار و رطيل را به جان همنشينان خود بيافكند و حتي حكايت مي كنند كه گاهي هوس مي كرد شير يا ببر گرسنه اي را از باغ وحش او به بارگاهش راه بدهند تا از تماشاي هراس و وحشت مردم در برابر اين جانور درنده، عطش مردم آزاري او فرونشيند.

داستان جسارتها و گستاخيهاي اين موجود مريض و منحرف نسبت به قبور مطهره شهداي كربلا بر سر زبانهاست او از اين اقدام احمقانه هدفي جز ارضاي مرض منحوس خود نداشت و به اين ترتيب بر امام هادي (ع) در سامرا بسيار سخت مي گذشت.