بازگشت

رهبري امام


كتابهاي سيره از جمله حديقه النسب، ملا علي شريف عاملي و مشجرة السبطين و شرعة الشطين نوشته مورخ مشهور آقا بزرگ طهراني مي گويند: حضرت امام جواد (ع) در هنگام شهادت چند فرزند پسر داشت: 1- حضرت هادي (ع) 2- شريف موسي مبرقع 3- شريف حسن. 4- شريف محمد، بزرگتر و برتر از همه حضرت هادي (ع) بود كه وارث دانش و معرفت و سخاوت پدر و نياكانش بود مقام شامخ ولايت الهي منحصرا از پدر به او منتقل گشت.

چون واجد شرايط زعامت و امامت بود. لياقت رهبري توده امت مسلم را دارا بود. صفاتي از قبيل دانش، عدالت، كفايت، سلامت تن و روان داشت، در كارها هيچگاه تحت تأثير احساسات قرار نمي گرفت، چنان كه ابن خلدون مورخ مشهور و جامعه شناس نامي در مقدمه خود مي گويد، امام جواد (ع) فرزند خود، هادي (ع) را به مقام امامت وصيت نمود.

بدين ترتيب امامت مخصوص به او شد نه به ديگران. مسعودي



[ صفحه 47]



در كتاب خود به نام اثبات الوصيه مي نويسد: حضرت جواد (ع) آهنگ سفر از مدينه به عراق نمود، حضرت هادي (ع) در كنار پدر بود، به وي فرمود از تحفه ها و سوغات عراق چه مي خواهي كه به ارمغان برايت بياورم؟

حضرت هادي گفت: شمشيري مانند شعله. آنگاه توجهي به فرزند ديگر خود موسي مبرقع نمود و فرمود: چه دوست داري كه ارمغانت بياورم موسي در جواب پدر گفت فرش خانه.

حضرت فرمود ابوالحسن، هادي شبيه من است، موسي هم مانند مادرش مي باشد. باز در اثبات الوصيه است كه مي گويند: هنگامي كه امام جواد (ع) به نزد خليفه عباسي مي رفت، اسماعيل مهران مي گويد نگران شدم! گفتم: فدايت شوم، هرگاه حادثه ناگواري برايت اتفاق افتاد، كه از اين حادثه بايد به خداي بزرگ پناه برم مساله جانشيني شما با كيست؟! فرمود هنوز وقت رفتن نشده است برمي گردم.

بار ديگر كه خليفه، امام را خواست، هنگام بيرون رفتن وي از خانه، گفتم: فدايت گردم، اگر اتفاق سوئي برايت افتاد مسأله امامت با كيست؟ آنگاه حضرت فرمود ديگر مرا نخواهيد ديد! بعد از من امر الهي با فرزندم علي هادي يعني ابوالحسن است.

با مراجعه به روايات مذهبي و اسناد و مدارك تاريخي روشن مي شود كه حضرت جواد (ع) مقام ولايت را بعد از وفات به حضرت هادي (ع) انحصار و تخصيص داد و بنابر نص صريح وصيت فرمود كه پس از وي فرزندش حضرت علي نقي (ع) امام شيعيان است.



[ صفحه 48]



در همه مذاهب اسلامي وصيت لازمه اش تنفيذ است بايد بدون چون و چرا مفاد وصيت را اجراء نمود.