بازگشت

امام حسن عسگري


امام حسن عسگري (ع) كه پيشواي يازدهم شيعه مي باشد در مدينه منوره به سال 232 در بعضي روايات 233 و يا 231 روز جمعه يا دوشنبه، در دهم يا چهارم يا هشتم ماه ربيع الاخر از دختري، ايراني يا ترك كه سوسن ناميده مي شد پسري پا به خاندان نبوت نهاد كه وي را حسن ناميدند و در ميان ائمه اطهار (ع) اين دومين امام است كه به اسم حسن موسوم شده و با فرزند بزرگتر رسول خدا حسن بن علي همنام است. اما ابومحمد حسن بن علي العسگري در مدينه به دنيا آمد وي فرزند علي النقي امام هادي است. امام حسن عسگري به هنگام عزيمت امام هادي به عراق همراه پدر بود در آن وقت چهار سال داشت، امام هادي صاحب فرزندي به نام محمد بن علي بود كه در سن جواني در حيات پدرش رخت از اين جهان بربست. ابتدا تصور مي رفت كه وي مقام امامت را پس از پدر دريابد ولي مقدر نبود، در آن هنگام كه ابوجعفر محمد بن علي جوان مرگ شد، عده اي از بزرگان براي عرض تسليت افتخار حضور داشتند. ابومحمد حسن عسگري كنار پدر نشسته بود و گريه مي كرد امام هادي به وي فرمود خداوند تو را به جاي او نشانيده، به درگاه خدا سپاس بگزار.

ابوبكر فه فكي گويد امام هادي به من مرقوم فرمودند (پسرم ابومحمد حسن عسگري از عموم آل محمد (ص) گرامي تر و شريفتر و به مقام امامت شايسته است او بزرگترين پسران من است، به جاي من او مي نشيند و شايسته است شما مسائل و مشكلات ديني خود را به او رجوع كنيد.



[ صفحه 59]



آري حسن بن علي (امام حسن عسكري) با آن مهابت و جلالتش، با سكوتش، با وقارش، با عفاف و فضيلتش، با دانش و عرفانش، با عظمت و عنواني كه او در ميان مردم به دست آورده بود ميان علويين بي نظير بود، امام حسن عسكري در روز جمعه به هنگام نماز صبحگاهان، هشتم ماه ربيع الاول سال 260 هجري از جهان فاني به دار بقاء رحلت كرد.

امام يازدهم اسلام به وقت مرگ بيست و هشت سال بيش نداشت، جنازه مطهر او را در خانه خودشان در مجاور مرقد پاك پدرش امام هادي در آنجا كه امروز به عسكرئين مشهور است دفن كردند. ما براي امام حسن عسكري يك فرزند پسر و يك دختر بيشتر نمي شناسيم. پسر كه همان منتقم عالم بشريت و استوانه عدل و حق و امن و فضيلت است حضرت صاحب العمر و الزمان، حجة الله علي خلقه و خليفته في ارضه، مي باشد، دختر مخدره مكرمه امام حسن عسكري به نام صفيه است كه به ازدواج ابراهيم بن يحيي پسر امام جواد (ع) درآمده و شرح آن در شجره الانساب وارد شده است.

كتاب نورالابصار شبلنجي شافعي در صفحه 166 مي گويد مادر گرامي امام حسن عسكري سوسن نام داشت و كنيت او ابومحمد و القابش الخالص و السراج و العسكري است، سيمايش بين سرخ و سفيد بود، شاعر مديحه سرايش ابن الرومي معاون و نگهبانش عثمان بن سعد بود، نقش روي انگشترش بود:

(سبحان من له مقاليد السموات و الارض) خليفه هاي معاصر وي المعتز، المهتدي، المعتمد بودند.



[ صفحه 60]



در كتاب فصول المهمه در قسمت ذكر وفات امام حسن عسكري آمده است هنگامي كه خبر رحلت او به مقام وزارت رسيد، سامرا اين شهر بزرگ كه مركز سلطنت و پايتخت خلافت بود به صورت يك پارچه ضجه و شيون درآمد گوئي زلزله اي رخ داده بود و بانگي آسمان زده شده است، سامرا هيچ روز مثل آن روز عزادار هيچ عزيزي و ماتمزده هيچ شخصيتي نشده بود، بازارها بسته شد، عزاي عمومي شهر را سراسر به آغوش گرفته بود، رجال بني هاشم، امراي سپاه، دبيران دربار، قضات و فقها و طبقات گوناگون ملت همه در تشييع جنازه ابومحمد امام حسن عسكري شتافتند سامراي آن روز صحنه قيامت را در پيش چشم مجسم مي كرد وقتي تشريفات رسمي و مراسم غسل و كفن انجام يافت به دستور خليفه، ابوعيسي بن المتوكل بر جنازه امام حسن عسكري نماز خواند. و آن وقت به فرمان ابوعيسي روپوش از جنازه برداشتند و به تهيه ي صورت جلسه پرداختند و به دنبال اين مراسم، پيكر مقدس امام را در سامرا در همان منزلي كه پدرش دفن شده بود به خاك سپردند.



[ صفحه 61]