بازگشت

ويژگيهاي اخلاقي و فضايل امام


ابن صباغ مالكي در كتابي موسوم به (فصول المهمه) خطوط واضحي از سيماي تابناك فضايل و ويژگيهاي اخلاقي امام هادي، قهرمان شكست ناپذير عصر متوكل عباسي را ترسيم مي كند كه اظهارات او را اينجا بازگو مي كنيم: فضل و دانش پيشواي دهم شيعه بر اوج قلل بلند پايه عالم بشريت نقش بسته بود و رشته هاي مشعشع آن بر اختران آسمان سر مي سائيد نيكي ها و اخلاق پسنديده او را نمي توان در شمار عدد ذكر نمود اما مي شود به افتخار آميزترين آن ها كه موجب حيرت است بسنده كرد فضيلتي نيست كه نتوان براي اين پيشواي نمونه در نظر گرفت، او جميع صفات نيك و مفاخر معنوي را يك جا در وجود داشت، خصوصيات اخلاقي ستوده او را مي توان جزء به جزء و يا كلا زير عينك تحقيق و تحليل قرار داد. خلاصه اينكه او بر اساس سرشتي پاك و بي آلايش شايسته هرگونه احترام و تجليل است كه او را همين عوامل ويژگي مي بخشد، ابعاد وسيع و منبع فياض حكمت و دانش او بر لوح سرشتش ثبت شده و بدين سبب او از ناشايست ها وآلايشها و پليدي ها به دور و بر كنار است. نفس شريفش



[ صفحه 75]



پاك و بر فراز تهذيب فرونشسته بود، روابط اخلاقي او با سايرين گوارا و بسي شيرين جلوه مي نمود روش او منصفانه و منطبق با اصول عدالت بود، كارهايش شايسته تمجيد و تحسين انگيز بود زيرا توأمان فضيلت و شرافت بود وجود مطهرش جامع جميع شايستگي ها و محاسن بود كه اين خصلت ها ناشي از سنگيني و متانت و طمأنينه و آگاهي و بينش خردمندانه و پاك است و قبل از هر چيز حاكي از زهد و هشياري و جهان بيني عميق او بر روش و سيرت نبوي و خوي و سرشت علوي است. امام هادي داراي نفس زكيه و عزمي راسخ و همتي عالم بود كه هرگز احدي از مردم را نمي توان در مقايسه با او همتا و همسان دانست.

روش او به قدري پسنديده و ايده آل بود كه كسي را جرات اهانت و اتهام و طمع و سوء استفاده از خوش خلقي او نبود. ابن شهر آشوب از رجال حديث نقل مي كند كه او نيك سرشت ترين و پاك ترين روش را در ميان جامعه دارا بود، راستگوترين افراد جامعه محسوب مي شد شخصيتي بود گشاده روي و كاملترين انسانهاي جامعه از نظر اخلاقي به شمار مي رفت.

به هنگام سكوت، شكوه هيبت و تشعشع وقار، چهره او را دربرمي گرفت. و چون لب به سخن مي گشود گزيده و نغز مي گفت به طوري كه شعاع كلامش روح آدميان را سحر مي كرد و درخشش كلامش نورافشاني مي نمود او از دودمان رسالت و امامت و جايگاه استقرار وصايت و خلافت اسلامي به شمار مي رود، حضرتش شاخه اي از درخت پاك نبوت و ميوه درخت رسالت محمدي است.



[ صفحه 76]