بازگشت

موضع رژيم خلافت در مقابل امام


پيش از اين متذكر شديم كه موضع خلفاء عباسي نسبت به امام دهم شيعه بر اساس گزارشات تاريخي در مورد متوكل بسيار روشن و واضح است ليكن درباره خلفاي ديگر تاريخ در محاق و ابهام است. موضع متوكل نسبت به امام در چند نكته خلاصه مي شود:

1- تعديات و تعرضات علمي متوكل نسبت به امام و توفيق كامل حضرت در تمامي صحنه ها.

2- انتقال و نزديك سازي امام به سامراء و دربار به منظور



[ صفحه 259]



تخفيف مقام ولايت و اظهار تلوث ناشي از اين تقرب به توده مردم، در حقيقت متوكل با اين تيراندازي دو هدف را نشانه گرفته بود.

1- مراقبت و كنترل شديد اعمال و حركات و تماسهاي امام.

2- وانمودسازي اين نكته كه امام با دستگاه مماشات داشته و كارهايش در جهت توافق و سازش پذيري رژيم حاكم است.

كه دومي نفي كننده تمامي تلاشها و مخالفت ها و كناره گيري ها و عدم تسامح و فعاليت هاي مخفي و كمك هاي پنهاني به نهضت علويان بدون برجا گذاشتن كوچكترين مدرك و اثر و سند، مي باشد. مضافا اينكه اگر كمترين سازش و مماشاتي از سيره و شيوه امام استشمام مي شد، بايد در وهله ي نخست دولت و دستگاه خلافت چنين تلقي و دركي را بنمايند، و اگر چنين احساس مي شد امام داراي مقام و منزلتي خاص در سيستم سياسي و تصميم گيري حكومت مي داشت و اين همه نظارت ها و مراقبت ها و تضييقات را بر حضرت تحميل نمي كردند در حالي كه روز به روز بر شدت مراقبت افزوده و اقدامات امنيتي شديدي عليه امام در جريان بود تا آنجا كه متوكل در اواخر دوران حكومتش تصميم مي گيرد كه حضرت را به زندان بياندازد.

گذشته از آن امام، رهبر است و رهبر بايد مقدرات امت اسلام را در نظر داشته و بي گدار به آب و آتش نزند و كاملا از پيروان و ياران و اصحاب حمايت و مواظبت نمايد كه چنگال ستمگران و مأموران رژيم بر خود يا پيروان خود فرو نرود.

اين است كه در همان حال و در شرايطي بسيار خفقان آور به تبليغ حق و به بازگو كردن احكام اسلام راستين در ميان افسران عياش



[ صفحه 260]



رژيم و سوداگران شكم پرست و سياست بازان فرصت طلب و غلامان حلقه بگوش و حاشيه نشينان كاخ خلافت به گونه ايي ماهرانه و رمزآميز و گاهي بي پرده، مي پردازد. تا حجت را بر همگان اتمام و نور خدا را به اكمال برساند.

بيان يكي از همين رويدادها ما را به تحميل فشار رژيم خلافت آگاه مي سازد:

به متوكل خبر مي دهند كه از قم كه يكي از كانون هاي تجمع و دوستداران اهل بيت عصمت و تقوي است بناست پولي كلان براي امام ارسال دارند، متوكل به فتح بن خاقان سفارش مي كند كه مواظب اوضاع بوده و جريان را پيگيري كند، وزير نيز شخصي به نام ابوموسي را مأمور پيگيري اين قضيه مي كند، مقرر مي گردد كه مأمور در مجلس امام حضور يابد و هيچ حرفي اظهار نكند، پس از حضورش در مجلس، حضرت مي فرمايد خير است چرا مأموريت خود را انجام نمي دهي، ابوموسي مي گويد به احترام مقام شما.

امام صريحا طريق وصول به هدفش را به او مي فرمايد كه: پولها را شب دور از نگاه مأموران دستگاه مي آورند امشب همين جا بخواب.

به هر تقدير ابوموسي شب را در آنجا بيتوته مي كند و حضرت شب را به نماز و تلاوت قرآن مشغول مي شود يكباره در ركوع يكي از نمازهايش پيش از اتمام نمازش، نشسته سلام مي دهد و به ابوموسي مي گويد: آن شخص آمد و پولها را آورد ولي خادم نمي گذارد كه پولها را به من برساند برو و آنها را بگير و بياور.



[ صفحه 261]