بازگشت

موضع سياسي امام در برابر موالي و تركان


همانگونه كه گفته شد، تركان آمران اصلي حكومت و زمامداران واقعي خلافت عباسي بودند، رتق و فتق امور به دست اينان صورت مي گرفت، آشوبها و تلاطم هاي سياسي و افساد اداري و موجب عدم اجراي احكام و حدود غالبا همينان بودند، عزل و نصب خلفاء و انتخاب خليفه و برنامه ريزي رژيم خلافت به دست اينها انجام مي شد.

طبيعي است كه شيوه و روش بيشترشان با شيوه و سيره امام (ع) مخالف و با برنامه ها و روشهاي تأمين منافع حكومت عباسي سازگار بود.

عده ايي از آنها افسران متنفذ و توانمندي بودند كه جنگ و صلح با حاشيه نشينان حكومت بدست آنها بود، و پيروزيها غالبا توسط آنها كسب مي شد و از همين رهگذر از مظلومين و مغلوبين ثروت هنگفتي به چنگ مي آوردند.

پيداست كه امام با تصرفات آنها در اين ثروتها و انفال و غنائم چون بر اساس موازين عدالت اسلامي انجام نمي گرفت در موضع مخالفت بود، خاصه آن كه تركها از معاندين حضرت و دوستان ايشان بودند تا آنجا كه چون ابزاري در دست خليفه براي كوبيدن امام مورد استفاده



[ صفحه 263]



قرار مي گرفتند.

اين است كه موضع امام در مقابل آنها روشن است يعني امام به گونه ايي عمل مي كرد تا فشارها از ناحيه آنها نسبت به حضرت و يارانش كاسته و افراد ميانه رو را به خود نزديك يا حداقل سعي مي كرد كه طرف را در يك محظور و فشار و بحراني از ابهام و ترديد قرار دهد تا در موقعيت و روش خود تجديد نظر نمايد.

نفوذ امام در توده ي بردگان ترك و سران ترك دو مقوله تفكيك پذير از يكديگرند. كوششهاي پي گير امام تا حدودي مؤثر و سبب جذب گروهي از موالي به اسلام و گهگاه به امامت بوده است.

مثلا: يكي از تركها در راه با حضرت ملاقات كرد، امام به زبان تركي با او صحبت نمود مرد از اسب پياده شد و ركاب اسب امام را بوسيد، راوي گويد: من آن مرد ترك را قسم دادم كه امام با تو چه فرمود؟ پاسخ داد امام مرا با نامي كه در دوران كودكي در شهر خودم به آن اسم مشهور بودم و هيچ كس تا اين لحظه از آن اطلاع نداشت صدا زد.

گزارشي ديگر كه آن را علي بن مهزيار از ثقات و افراد مطمئن ائمه اهل بيت است، نقل مي كند كه:

من غلام خود را كه از صقالبه بود (صقالبه جمع صقلبي است و آنها ملتي بودند كه ما بين كوههاي اورال و درياي آدرياتيك در اروپاي خاوري و مركزي ساكن و از نژاد اسلاو مي باشند) به نزد امام فرستادم پس از مدتي غلام بازگشت و در شگفت بود، به او گفتم جريان چيست چرا بهت زده ايي؟ گفت چطور متعجب نباشم؟ در حالي



[ صفحه 264]



كه حضرت همواره با من به زبان صقلبي صحبت مي كرد، به گونه ايي كه گويي او يكي از ما است حاصل اينكه:

1- در غلام مؤثر بوده و او را به اعجاب وا مي دارد.

2- با اين شيوه مضمون كلام خود را از آنها كه جاسوس دولت بودند و در مجلس حضور داشتند پنهان نگه مي دارد اين است كه با زبان بومي غلام تكلم مي كند، در صورتي كه امام مي داند كه غلام به زبان عربي آشناست.