بازگشت

موضع امام در قبال سران و افسران موالي و تركها


بديهي است كه امام در اين موضع تا چه حد نياز به دقت و تحمل مصائب دارد زيرا آنها به دليل آنكه از وابستگان به دربار و دستگاه بودند امام را به همان اندازه كه از رژيم برحذر مي داشت از آنها نيز بايد پرهيز مي كرد، به ويژه وقتي كه هدف بدگوئي نسبت به اسلام و پيگيري شيوه دشمنان باشد اما گاه بود كه برخي از افراد معنون و متنفذ رژيم ملاحظاتي را نسبت به امام رعايت مي كردند يكي از آنها بغاي بزرگ كه از افسران ترك به شمار مي رفت، در مورد حضرت روشي معتدل و در برخي موارد اظهار مودت و ارادت به امام و رفع مشكلات نسبت به ياران حضرت را در سر داشت.

مسعودي در مروج الذهب مي گويد: بغا نسبت به آل ابوطالب شخصي مهربان و با عاطفه بود او در مورد يكي از سادات علوي نقل مي كند كه: يكي از علوي زادگان طرح ترور استاندار كوفه را داشت معتصم پس از آگاهي از اين امر به بغا دستور مي دهد كه او را پيش درندگان افكند تا خوراك آنها شود، ولي بغا چنين نكرد، او را آزاد



[ صفحه 265]



و رها ساخت و از وي قول گرفت كه تا معتصم در حيات است خود را ظاهر نسازد.

اين است كه بغا به طور كلي تلاشهاي مؤثري در رفع مشكلات و نيازهاي مؤمنين داشت كه مورد رضايت پيامبر (ص) بود كه حتي خودش در مورد نجات آن علوي زاده خوابي را كه در آن پيغمبر را زيارت كرده نقل مي كند كه ماحصل آن تائيد وي و استجابت درخواست اطاله ي عمر او از طرف خداوند و به واسطه ي پيامبر بوده است.

تاريخ نيز گزارشگر مطلبي است كه در آن برخورد انعطاف آميز امام با بغا را تأئيد مي كند: مي گويند وقتي امام در سال 230 در مدينه بود گروهي از عربهاي بني سليم به مدينه حمله كرده و بازارها را غارت وعده ي زيادي از مردم را به قتل رساندند، فرماندار مدينه در مقابل غارت و كشتار وحشيانه آنها تاب مقاومت نياورد و از جلوگيري اين غائله عاجز ماند، لذا واثق خليفه عباسي بغا را به منظور تار و مار كردن آنها اعزام كرد، بغا با لشگريانش وارد مدينه مي شود، امام به ياران خود مي فرمايد، با من بيائيد تا برويم و ببينيم كه اين مرد ترك چگونه شورشيان مخرب را سركوب مي كند، راوي مي گويد: وقتي رفتيم، ديديم امام به عنوان رياست ياران و دوستان خود، بغا را بر عليه اين حركات مذبوحانه و تخريبي شورشگران ترغيب و تقويت مي كند، گرچه تاريخ جزئيات مذاكرات را بين امام و بغا ثبت نكرده و كاملا در لفافه ايي از ابهام و غموض است. بغا شورشيان را متفرق و گروهي را اعدام و بقيه نيز منهزم و مقهور گريختند.



[ صفحه 266]