بازگشت

امامت


امام هادي عليه السلام پس از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد عليه السلام به سال 220 ق. در حالي عهده دار رهبري شيعه گشت كه تنها هشت بهار از عمر شريفش را پشت سر گذاشته بود. از آنجا كه شيعيان، آغاز امامت امام جواد عليه السلام در سنّ نه سالگي را مشاهده كرده بودند، پذيرفتن امامت امام هادي عليه السلام برايشان چندان دشوار نمي نمود. همين موضوع در مباحث كلامي از بحثهاي رايج روز به شمار آمد. در پاره اي از روايات، پيشوايان معصوم عليهم السلام با شاهد قرار دادن آيات قرآني به اثبات اين بحث كلامي پرداخته اند.

امام باقر عليه السلام در پاسخ به پرسشي در مورد حجّت خدا بودن حضرت عيسي عليه السلام در كودكي، سخن حضرت عيسي را به عنوان شاهد بر اين موضوع بيان مي فرمايد. [1] قرآن اين جريان را مطرح نموده است.. مريم/ 29 و 30.7 امام رضا عليه السلام در مقام معرفي و دفاع از امامت امام جواد عليه السلام به اين جريان استناد جسته، [2] و امام جواد عليه السلام نيز در همين راستا از تساوي امامت و نبوت در اين جهت، سخن به ميان آورده است. [3]

مجموع اين روايات از عدم شرط سنّي در نبوت و امامت حكايت دارند. از ديدگاه عقلي و فلسفي نيز نمي توان بر اين موضوع خرده گرفت؛ چه اينكه هيچ يك از موانع عقلي از قبيل محال ذاتي و وقوعي و... در اينجا وجود ندارد؛ در نتيجه با در نظر گرفتن قدرت نامحدود و اراده خداوند، تحققّ آن ضروري است.

امامت امام هادي عليه السلام هم چون امامت ديگر امامان معصوم عليهم السلام علاوه بر كرامات و پيشگويي معصومان پيشين، با معرفي روشن و صريح امام جواد عليه السلام به اثبات مي رسد. اسماعيل بن مهران مي گويد: هنگامي كه امام جواد عليه السلام براي بار دوم عزم خود را براي سفر به عراق جزم نمود، به محضرش شرفياب شدم و از نگراني دروني خود پرده برداشتم و نظر آن حضرت را در مورد امام و حجّت پس از خود، خواستار گشتم. حضرت در پاسخ چنين فرمود: «الامر من بعدي الي ابني علي عليه السلام؛ [4] رهبري شيعه پس از من به دست فرزندم «علي» خواهد بود.»

شيخ مفيد (ره) در گزارش خود اين چنين آورده است: «امام پس از امام جواد عليه السلام فرزندش علي بن محمد عليه السلام است؛ چه اينكه تمام ويژگيهاي امام در او جمع و از جهت فضيلت به نقطه اوج كمال رسيده است...» . روايات در اين زمينه بسيار فراوان است. اما از آنجا كه شيعيان نسبت به امامت و رهبري آن امام همام اتفاق نظر داشته و شخص ديگري در آن زمان چنين ادعايي را مطرح نساخته بود، ارائه همه آن روايات چندان ضروري نمي نمايد. [5] .

حسن بن موسي نوبختي مي گويد: «اصحاب و هواداران نهمين امام عليه السلام، امامت فرزندش علي بن محمد عليه السلام را پذيرا شدند؛ تنها گروه اندكي به امامت موسي بن محمد (موسي مبرقع) گرويدند كه آنان نيز پس از گذشت زماني كوتاه، از اين ايده روي گردان و به امامت امام هادي عليه السلام رهنمون شدند. [6] .


پاورقي

[1] كليني، محمد، اصول كافي، ج 1، ص 446، بيروت، ب 147، حالات الائمة في السن.

[2] كليني، محمد، اصول كافي، ج 1، ص 380 و 447، بيروت.

[3] همان، ص 448، ب 47.

[4] همان، ص 381.

[5] ارشاد، ص 329.

[6] نوبختي، حسن بن موسي، فرق الشيعه، ص 91،حيدريه نجف.