بازگشت

امام هادي از ديد مخالفان


1. متوكل در نامه خود به حضرت، زبان به اعتراف مي گشايد كه: «ان اميرالمؤمنين عارف بقدرك [1] ؛ همانا متوكل به مقام و عظمت تو آگاه است.»

2. يحيي بن هرثمه كه مأموريت انتقال حضرت را به سامرّا داشت، ورود خود به مدينه و منزل امام هادي عليه السلام را اين گونه گزارش مي كند:

«وقتي وارد مدينه شدم، منزل حضرت را مورد تحقيق و تفحص قرار دادم. جز قرآن و كتابهاي علمي و كتابهايي در زمينه دعا، بر چيز ديگري دست نيافتم. آن چنان عظمت حضرت در نظرم جلوه گر شد كه خدمت گذاري او را خودم بر عهده گرفتم و با حضرت برخوردي نيكو داشتم.» [2] .

3. ابن حجر عسقلاني، از عالمان سنّي مذهب، در وصف امام عليه السلام مي گويد: «و كان وارث ابيه علما و سخاءً [3] ؛ در علم و بخشندگي وارث پدرش بود.»

4. حافظ ابن كثير دمشقي، از مورّخان قرن هشتم كه با تعصب شديد خود، از شيعه به عنوان گروه گمراه ياد مي كند، در ستايش از حضرت اين چنين مي گويد: «و قد كان عابدا زاهدا [4] ؛ به تحقيق او عبادتگري زهد پيشه بود.» در اين مجال به همين مقدار بسنده مي شود. [5] .


پاورقي

[1] ارشاد، ص 333.

[2] دخيل، علي محمد، ائمّتنا، ج 2، ص 251، بيروت.

[3] ابن حجر عسقلاني، علي بن احمد، الصواعق المحرقة، ص 207، قاهره.

[4] ابن كثير دمشقي، حافظ، البداية و النهاية، ج 11، ص 19، بيروت.

[5] براي آگاهي بيشتر ر.ك: به كتاب ائمتنا، ج 2، ص 250.