بازگشت

ايجاد تنگناي سياسي براي علويان


آنان براي ايجاد تنگناي سياسي، افرادي را كه به دشمني با آل ابي طالب مشهور بودند، جذب دستگاه حكومتي كرده تا بتوانند از كينه توزي آنها در پيشبرد اهداف سركوب گرانه ي خود بهره جويند. از جمله، «عمر بن فرج رخجي» بود كه متوكل، او را فرماندار مكه و مدينه كرد. او بر علويان بسيار سخت گرفت و از ارتباط آنان با ديگر مردم جلوگيري كرد. اگر به او گزارش مي رسيد كه كسي به يك علوي كمك كرده، حتي اگر اين كمك بسيار ناچيز بود، او را به شدت شكنجه مي كرد و جريمه ي سنگيني بر او مي بست. وضع اقتصادي علويان در نتيجه ي اين فشارها به قدري رقت بار شد كه گاه چند علوي تنها با يك لباس زندگي مي كردند و ناگزير هنگام نماز، آن را به نوبت پوشيده و نماز مي گزاردند. [1] در آن روزگار، بر علويان چنان سخت مي گذشت كه از فقر و تنگدستي و برهنگي مجبور بودند در خانه هاي خود بمانند و با چرخ ريسي، روزگار را سپري كنند. [2] .

متوكل، گاه بر نزديكان خود كه با علويان رابطه داشتند، يا به زيارت مرقد امامان: مي رفتند، به شدت خشم مي گرفت و آنان را زنداني و دارايي هاي آنان را مصادره مي كرد. [3] اين فشارها به قدري شيعيان و علويان را در تنگنا و انزوا قرار داد كه مردم از ترس جان خود با آنان رابطه برقرار نمي ساختند. ابراهيم بن مدبّر روايت مي كند:

«محمد بن صالح حسني، كه از علويان بود، نزد من آمد و از من خواست كه نزد «عيسي بن موسي» بروم و از دخترش خواستگاري كنم. من نزد او رفتم تا واسطه ي ازدواج محمد با دختر عيسي شوم و از او خواستم تا پاسخ او را بدهد؛ ولي او روي گرداند و گفت: به خدا سوگند! نمي خواهم خواسته ات را رد كنم. چرا كه هيچ كس را بهتر، بزرگوارتر و مشهورتر از او براي داماد شدن خود نمي دانم؛ ولي من از كينه ي متوكل بر جان و مال خويش مي ترسم...». [4] .


پاورقي

[1] مقاتل الطالبيين، ص 396.

[2] تتمة المنتهي، ج 2، ص 344 و 345.

[3] تتمة المنتهي، ج 2، ص 344 و 345.

[4] مقاتل الطالبيين، ص 399.