بازگشت

زمينه ها و انگيزه هاي تبعيد امام هادي


دوران امامت 33 ساله ي امام كه حدود سيزده سال آن در مدينه سپري شد، فضاي مناسبي را براي ارتباط شيعيان با امام فراهم آورده بود. در اين مدت، گروه هاي بسياري از شهرهاي شيعه نشين ايران، عراق و مصر براي بهره گيري از محضر امام به سوي مدينه آمدند. [1] امام عليه السلام در اين شهر چنان موقعيت و محبوبيتي بين مردم يافت كه دولتمردان عباسي، به شدت از اين وضع احساس خطر مي كردند. براي نمونه، بُرَيحه عباسي [2] در نامه اي به متوكل نوشت:

«اگر تسلط بر حرمين شريفين را مي خواهي، علي بن محمد عليه السلام را از اين شهر بيرون كن؛ زيرا او مردم را به سوي خود فرا خوانده و عدّه ي بسياري نيز دعوتش را پذيرفته اند...». [3] .

عباسيان كه هراس بسياري از رهبري شيعه و خطر قيام شيعيان بر ضدّ خود داشتند، به اين نتيجه رسيدند كه با دور كردن امام به عنوان قطب و محور تشيع از مدينه، كه كانون تجمع شيعيان شده بود، به هدف هاي خود دست مي يابند. بدين ترتيب، «تبعيد» و «مراقبت نظامي» را كه تجربه ي پيشين و موفق عباسيان به شمار مي رفت، دوباره در دستور كار خود قرار دادند.


پاورقي

[1] ائمتنا، علي محمد علي دخيّل، بيروت، دار مكتبة الامام الرضا (ع)، چاپ ششم، 1402ق،ج2،ص257.

[2] نام اين شخص در الارشاد، (شيخ مفيد، ترجمه: هاشم رسولي محلاتي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1378ش. ج 2، ص 435) «عبدالله بن محمد» ضبط شده است كه امور نظامي و اقامه نماز را در حرمين شريفين عهده دار بوده است.

[3] بحارالانوار، محمد باقر المجلسي، بيروت، موسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403ق، ج 50، ص 209.