بازگشت

اسامي فرزندان حضرت علي النقي


حضرت سيد محمد - حضرت حسن عسگري - جعفر (جعفر كذاب) و حليمه.

حضرت سيد محمد يك سال قبل از درگذشت پدر وفات نمود و به دست پدر تكفين و تدفين گرديد. قبر ايشان در هفت فرسخي سامرا است.

حضرت الهادي عليه السلام به دستور متوكل از مدينه به سامرا تبعيد شد و در همانجا دار فاني را وداع گفت. [1] .

امام علي النقي عليه السلام را در سامرا و در خانه مسكوني خودشان به خاك سپردند.

دربان خانه ايشان به نام عثمان بن سعيد است كه بعدها وكيل امام حسن عسگري عليه السلام و



[ صفحه 174]



بعد از شهادت ايشان، نماينده حضرت قائم (عج) گرديد.

علاوه بر جعفر كذاب كه ادعاي امامت مي كرد، در زمان امامت حضرت علي النقي و مقارن خلافت متوكل، زني به نام زينب (زينب كذابه) در سامرا مدعي شد كه زينب دختر حضرت علي عليه السلام است و بدينوسيله به شهرت و نوائي رسيد. [2] .

متوكل امر به احضار وي نمود و گفت از زمان حضرت علي تاكنون دو قرن مي گذرد، تو چگونه جوان مانده اي. زينب كذابه جواب داد كه پدرم دعا كرده من هميشه جوان بمانم.

از امام الهادي در اين مورد سؤال مي شود، ايشان مي فرمايند حضرت زينب رحلت فرموده و قبر ايشان در شام است.

امام فرمودند كه پروردگار عالم گوشت اولاد فاطمه را بركليه درندگان حرام نموده است. خواستند زينب را در باغ وحش جلوي حيوانات درنده بياندازند ولي زينب به دروغ خود اعتراف نموده و ابراز ندامت كرد.

روايت است كه پس از اين جريان متوكل خواست امام الهادي را بدين امر امتحان نمايد.

امام به ميان تعدادي از حيوانات درنده و گرسنه باغ وحش رفت و اين حيوانات كوچكترين آسيبي به ايشان وارد نياورده و حضرت صحيح و سالم از محوطه بيرون آمدند. [3] .

مقارن خلافت معتز و همزمان با دوران امامت الهادي عليه السلام و امام حسن عسگري عليه السلام دو نفر از نوادگان امام حسن مجتبي عليه السلام در طبرستان خروج نموده و تا مدتي در آن حوالي كوس سلطنت زدند.

اول: امير حسن بن زيد بن محمد بن اسمعيل بن حسن بن زيد بن امام حسن مجتبي عليه السلام ملقب به داعي كبير يا داعي اول است كه در سال 250 هجري در طبرستان خروج كرد



[ صفحه 175]



و عده زيادي با وي بيعت نمودند. [4] .

وي در سال 252 هجري سليمان بن طاهر را از طبرستان اخراج نموده و خود در آنجا استقرار يافت.

داعي كبير بعد از بيست سال سلطنت در سال 270 هجري در گذشت. وي عده اي از سادات را به علت مخالفت با خودش يا عدم اطاعت به قتل رسانيد.

دوم: برادر داعي اول به نام محمد بن زيد است كه او نيز به داعي ملقب شد و از سال 270 هجري به مدت هفده سال بر طبرستان استيلا داشت. وي در علم و فضيلت و شجاعت مردي بزرگ و وارسته و صاحب اراده اي فوق العاده بود. [5] .

محمد در زمان سامانيان و به دستور هرون سرخسي به قتل رسيد. جسدش را در گرگان نزديك قبر محمد ديباج (فرزند امام جعفر صادق «ع») به خاك سپردند. [6] .

به طور كلي چون سرزمين گرگان و مازندران و گيلان و ديلمان همواره مركز مخالفت با عمال خلفاي عباسي بود از اين رو مركز تجمع مخالفان بني عباس مخصوصا مركز تجمع مدعيان خلافت گرديد.

ايرانيان به طور كلي از زمان مولا علي با اولاد بني هاشم موافق و متفق بوده و در جهت مخالفت با دستگاه خلفا از اينان حمايت مي نمودند. چنان كه از سال 250 هجري تا سال 312، نواحي شمالي ايران توسط سادات علوي اداره مي شد و مستقيما تحت حكومت سادات طالبيه بود.

امير حسن بن زيد - محمد بن زيد - ناصر كبير و ابوالقاسم جعفر از مدعيان خلافت بودند.

اين خود دو فايده داشت يكي اين كه به وسيله اين خاندان نواحي مذكور عملا از حيطه تصرف خلفا بيرون آمد، و دوم آن كه سرداراني در دستگاه فرزندان ناصر كبير تربيت شدند كه حس وطن پرستي و مخالفت با خلفاي عباسي در آنان تقويت يافته بود. مانند



[ صفحه 176]



اسفار شيرويه و مرداويج پسر زيار ديلمي و غيره.


پاورقي

[1] چهارده معصوم، عمادزاده / 1195.

[2] چهارده معصوم، عمادزاده / 1212.

[3] چهارده معصوم، عمادزاده / 1213.

[4] منتهي الامال، قمي / 298.

[5] ايضا / 299.

[6] ايضا / 300.