بازگشت

كيفر مسيحي زناكار از نظر پيشواي دهم


روزي يك نفر مسيحي را كه با زن مسلماني زنا كرده بود، نزد متوكل آوردند. متوكل خواست در مورد او حد شرعي اجرا شود. در اين هنگام مسيحي اسلام آورد. يحيي بن اكثم قاضي مشهور آن زمان، گفت:

اسلام آوردن او كفر و عملش را از ميان برده و نبايد در مورد او حد جاري گردد.

برخي از فقها گفتند: بايد سه بار در مورد او حد جاري شود. برخي ديگر به شكل ديگري فتوي دادند. وجود اختلاف آرا و فتاوا، متوكل را مجبور ساخت تا از امام هادي عليه السلام استفتا كند. مسأله را در محضر امام عليه السلام مطرح كردند.

امام عليه السلام پاسخ داد:

اين مسيحي بايد آن قدر شلاق بخورد تا بميرد.

فتواي امام هادي عليه السلام با مخالفت شديد يحيي بن اكثم و ساير فقها روبرو گرديد و گفتند: اين فتوي در هيچ آيه و روايتي وجود ندارد و از متوكل خواستند تا نامه يي به امام هادي عليه السلام نوشته و مدرك اين فتوي را جويا شود.

متوكل موضوع را به امام عليه السلام نوشت. امام عليه السلام در پاسخ پس از بسم الله نوشت:

فلما راوا بأسنا قالوا آمنا بالله وحده و كفرنا بما كنا به مشركين، فلم يك ينفعهم ايمانهم لما راوا بأسنا، سنة الله التي قد خلت في عباده و خسر هنالك المبطلون؛



[ صفحه 468]



هنگامي كه قهر و قدرت ما را ديدند، گفتند: به خداي يگانه ايمان آورديم و به بت ها و عناصري كه آنها را شريك خدا قرار داده بوديم، كافر شديم؛ ولي ايمانشان به هنگام ديدن قهر و قدرت ما، سودي ندارد. اين سنت و حكم الهي مي باشد كه در ميان بندگان وي جاري است و پيروان باطل در چنين شرايطي زيانكار شدند [1] .

متوكل، پاسخ مستدل و متين امام عليه السلام را پذيرفت و دستور داد حد زناكار طبق فتاواي امام عليه السلام اجرا شود.

امام عليه السلام با ذكر اين آيه ي شريفه، به آنان فهماند، همان طور كه ايمان مشرك، عذاب خدا را از او باز ندارد، اسلام آوردن اين مسيحي هم حد را ساقط نمي كند.


پاورقي

[1] سوره ي غافر، آيه ي 84 - 85.