بازگشت

چراغ هدايت




نخوابد تا سحر اين ديده ي اختر شمار امشب

نگيرد اين دل هرجاييم يك جا قرار امشب



ز هر جا بگذرم آواز جانسوزي به گوش آيد

به هر كس بنگرم مي بينم او را اشكبار امشب



عزاي كيست يا رب مصطفي صاحب عزا باشد

به جنت فاطمه مي گريد از غم زار زار امشب





[ صفحه 331]



شده مسموم زهر معتز بي دين بي ايمان

امام دهمين هادي، ولي كردگار امشب



شرار افتاد از زهر جفا بر خرمن عمرش

كه مي سوزد دل و جانش ز سوز آن شرار امشب



يتيم و بي پدر گردد امام عسكري امشب

بسوزد از فراق و هجر باب تاجدار امشب



چه زهري بود آتش زد به جان پاك آن سرور

ربود از دست او صبر و قرار و اختيار امشب



خدايا شمع ارشاد و هدايت شد خموش آخر

بسوزد عسكري در ماتمش پروانه وار امشب



رضائي